سیر و پر شکم شان را از هر
آنچه خوردنی و نوشیدنی است، انباشته اند؛ نمازی پر آب و تاب به شکرانه ی نعمت های
الهی خوانده و کسی چه می داند، شاید شب گذشته، هر کدام یک یا چند از «ضعیفه» های عقدی
و صیغه و مُتعه شان را گاییده و «جهاد اکبر» را با کامیابی تا نوبتی دیگر پشت سر
نهاده اند. اینک نوبت پرچانگی های همیشگی در دورِ همی های پایان ناپذیرشان است:
شیخک هایی بیمایه و آسیب دیدگانی
مغزی که الله برای شان از هر باره ساخته است. آیا نیازی به اندیشیدن درباره ی این
یا آن دشواری کوچک و بزرگ و چاره جویی است؟ بیگمان نه! چنین کارهایی با جایگاه
والای شان ناسازگار است؛ الله اکبر!
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر