«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ فروردین ۲۶, شنبه

اینک نوبت پرچانگی های همیشگی در دورِ همی هایی پایان ناپذیر است

سیر و پر شکم شان را از هر آنچه خوردنی و نوشیدنی است، انباشته اند؛ نمازی پر آب و تاب به شکرانه ی نعمت های الهی خوانده و کسی چه می داند، شاید شب گذشته، هر کدام یک یا چند از «ضعیفه» های عقدی و صیغه و مُتعه شان را گاییده و «جهاد اکبر» را با کامیابی تا نوبتی دیگر پشت سر نهاده اند. اینک نوبت پرچانگی های همیشگی در دورِ همی های پایان ناپذیرشان است:
شیخک هایی بیمایه و آسیب دیدگانی مغزی که الله برای شان از هر باره ساخته است. آیا نیازی به اندیشیدن درباره ی این یا آن دشواری کوچک و بزرگ و چاره جویی است؟ بیگمان نه! چنین کارهایی با جایگاه والای شان ناسازگار است؛ الله اکبر!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۲



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!