«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ تیر ۲۰, سه‌شنبه

می گویند دود از کُنده بلند می شود، نادرست نیست

می گویند دود از کُنده بلند می شود، نادرست نیست؛ این هم نمونه ای از آن به گستره ی گرامی میهن مان که زیر چکمه ی ددمنشانی مزدور و سرسپرده ی بیگانگان تا پای جان ایستاده اند و زیر بارِ سنگین و توانفرسای دزدانِ سر گردنه ای ساز و برگ یافته به نابکارترین ترفندها و جنگ ابزارها، هوده ی هوده مند (حقوق بحق) خود را با سرسختی پی می گیرند.

درودی از دل و جان به این جوانان کهنسال که همچنان تاژهایی از گل های سرسبز بهاری بر سر دارند!*

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۲

* درختانی که هنوز تاژهایی از گل های سرسبز بهاری بر سر دارند (از یکی از سروده های آلفونس لامارتین 

***

 گردهمایی پرخاش آمیز بازنشستگان در برابر ساختمان «صندوق بازنشستگی کشوری» در کرمانشاه، ۲۰ تیرماه ۱۴۰۲

ویدئوی پیوست: می گویند دود از کُنده بلند می شود، نادرست نیست (برنام ویدئو از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!