پسر جان! من از همینجا سیر تا پیاز یک یکِ آنچه باید بگویی را به تو می رسانم. تو حتا نیازی به اندیشیدن درباره ی چگونگی و چند و چون انجام آن ها نداری؛ کارشناسان و ویژه کاران مان در آنجا پیشاپیش در جریانِ کار خواهند بود؛ ما خودمان هم می بُرّیم و هم می دوزیم. تو همین که در گفتگو با رسانه ها آن ها را بر زبان مارگزیده ات بیاوری و بازگویی، بس است؛ انگار اندیشه و خِرَد نهفته در آن ها از آن خودت بوده است. دیگر کارَت نباشد؛ اینگونه برای همه مان بهتر است و کم تر توی چشم می زند.
ب. الف. بزرگمهر ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۲
مهتران خیمه و خرگاه (بجای دستگاه پوشالی جمهوری!) «ایالات
متحد» [بخوان: «یانکی» ها!] و اوکراین [بخوان: مزدوران «یانکی» ها و برادران انگلوساکسون شان در آن سرزمین
بلا گرفته] درباره ی چگونگی فراهم کردن موشک های «آتاسمس» («ATACMS») با یکدیگر گفتگو می کنند. جیک سالیوان [بخوان: «جیک جیک تو لیوان»]،
دستیار مهتر «یانکی» ها [همانا «پرزیدنت بادبادی»] در «چالش های امنیت ملی» [بخوان: امنیت «یانکی»
ها!] که در «گردهمایی امنیتی آسپن» سخن می راند، گفت:
«اینکه ما در فرجام کار موشک های
آتاسمس را بدهیم یا نه به مهتر جمهور [بخوان: مهتر خیمه و
خرگاه کاح روسیاه!] بستگی خواهد داشت.» وی افزود: بایدن در این باره با مهتر جمهور، زلنسکی گفتگو کرد و
آن ها این ستیزه را پی می گیرند ... «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها!] آماده
است تا در زمینه ی فراهم آوری جنگ ابزار تازه به اوکراین [بخوان: مزدوران «یانکی»
ها و برادران انگلوساکسون شان در آن سرزمین بلا گرفته] ریسک کند ...
گزیده ای برگرفته از گزارشی در «چوب دو سر گُه» به تاریخ ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر