بله! خودمان هستیم از خانواده ی خودتان. از گرسنگی به اینجا پناه آورده ایم. شما از هر جَک و جانوری در جاهای دورتر از گاو و گوسپند و گرازهای رام شده گرفته تا شغال ها و روبهکانی که اگر دستمان به آن ها برسد، یک لقمه شان می کنیم، پذیرایی می کنید تا دنبه های پروارتری بیابند و برای تان بیش تر شاخ و شانه بکشند؛ ولی به ما همخون خودتان که اینجا دیگر حتا خرگوشی کوچک برای سیر کردن شکم خود و توله های مان نمی یابیم، نه تنها نگاه نمی کنید که سایه مان را هم با تیر می زنید. درست است که ما هم چون شما خرس های قهوه ای هوش و گوش درستی نداریم و آسان گول می خوریم؛ ولی به نادانی شما نیستیم؛ اینک هم بزبان خوشِ خرسی گوش آشنای خودتان می گوییم:
تا در را نشکانده، شکم مان را کمی سیر کنید؛ وگرنه، خانواده بی خانواده!
ب. الف. بزرگمهر هشتم شهریور ماه ۱۴۰۲
زیرنویس پرتور:
یک خرس شمالگان در ایستگاهی در کرانه ی «شاخاب تیخایا» در
«آبخُست هوکر»، «آبخُستگان سرزمین فرانس یوسپ»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر