می بینید؟! همینجوری آدم را می گیرند و بزندان می اندازند.* روشن هم نیست، من و نمونه های دیگری چو من چه هیزم تری به این آقایان که بوته ای نشاشیده در ایران و جهان بر جای ننهاده اند، فروخته ایم که سزاوار چنین سرنوشتی باشیم؟ آیا بر چنین نظامِ بی سر و سامان و بی در و پیکری نباید رید که دستِکم با چنان بخشنامه های درهم برهمی بخواند؟
از زبان این کنشگر رستایی ـ سیاسی: ب. الف. بزرگمهر ۲۲ آبان ماه ۱۴۰۲
* بنا بر گزارش پخش شده از سوی «شورای هماهنگی معلمان ایران»، آقای اصغر امیرزادگان، هموندِ «هیأت مدیره انجمن صنفی معلمان فارس» به دفتر «زندان فیروزآباد» فراخوانده و در جا دستگیر شده تا پنج سالِ دیگر در بند آن زندان، مهمان شان باشد. ناگفته نماند که زندان یکساله ی این کنشگر رستایی ـ سیاسی (بجای واژه ی بی آرش و مانش «صنفی») به بهانه ی «تبلیغ علیه نظام» هنوز سپری نشده و هیچ نامه ای تازه از سوی «شعبهی اجرای احکام» دریافت نکرده بود.
برگرفته از «تلگرام» ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر