چرا شما از هر چیز کوچکی داده می پردازید و در رسانه ها پخش می کنید؟۱ خوب! درست همانوخت که برای آمدن به همایش راه افتاده بودیم، ناگهان ریدنم گرفت و در آبریزگاه هم ناچار بزور زدن و فشار بودم تا آسوده و شوخ و شنگول به تالار بروم؛ آدم که پیر می شود، تنها مغزش نیست که از کار می افتد؛ سایر آخشیج های بدنش هم دیگر درست کار نمی کنند. بسیاری از گرد هم آمدگان در آن تالار نیز به همین درد و بلا دچارند؛ با این همه، جداگانگی بزرگ ما با برخی از آن ها بویژه «مهتر ژی»۲ در این است که ما به شوند پاسداری از دمکراسی ارزشمندمان نمی توانیم بخود چون دیگران فشار بیاوریم و بسان زبانزدی که پارسی زبانان آن را بکار می برند، «اگر یک سوزن بخوریم با چندین جوالدوز پاسخ می دهیم»؛۳ گرچه سپاهیان خشک مغزمان، پا را از این فراتر نهاده و چون نمونه هایی اندوهناک در گذشته ای نه چندان دور، در پاسخ به هر درگیری کوچکی، «مادرقحبه بمب ۱۰ تنی»۴ روی سر مردم در افغانستان و یمن و جاهای دیگر پرتاب کرده و شمار بسیاری زن و کودک و کهنسال را روانه ی آن جهان کرده اند. از آن ها بدتر، نوکر کینه توز و اَستر سرشت مان است که هر چه به وی پیام می فرستیم، دیگر بس است از بمباران بیمارستان ها و آموزشگاه ها و حتا مهدِ کودک ها در آن باریکه جا دست برنمی دارد. دیگر چکار می توانیم انجام دهیم، نمی دانم.
از زبان این تبهکار دروغگوی سزاوارِ تیرباران: ب. الف. بزرگمهر ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۲
پی نوشت:
۱ ـ گرد هم آمدگان در نشست پایانی مهتران گروه های «همکاری اختسادی آسیا و اقیانوسیه» در نشست پایانی همایش سران در «سانفرانسیسکو» («ایالات متحد») می بایستی برای بازه ای از زمان چشم براه آمدن بایدن می شدند که با پخش نوای مرغان دریایی و ساز و آواز در پس زمینه به نشست درآید.
از گزیده گزارشی برگرفته از «چوب دو سر گُه» به تاریخ ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ رهبر چین
۳ ـ کاربردِ کژدیسه شده و گزافه گویانه یِ «یک سوزن بخود بزن؛ یک جوالدوز به دیگران»
۴ ـ «گورتان را از گهواره ی فرهنگ آریانا گم کنید!» ب. الف. بزرگمهر پنجم اردی بهشت ماه ۱۳۹۶
http://www.behzadbozorgmehr.com/2017/04/blog-post_283.html
«بمباران هایی که با پشتوانه ی تبهکاران ꞌجامعه جهانیꞌ همچنان پی گرفته می شوند» ب. الف. بزرگمهر نهم دی ماه ۱۴۰۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر