خسته شدم از این همه نام های سر و دُم بریده ی پینگ دینگ دانگ کون چون تانک. چهره های شان هم با آن چشم های باریک ماروَش (مانندِ مار) که تخم شان را نیز نمی توانی ببینی، همگی مانند همدیگرند؛ نه سن و سال شان را می توانی برآورد کنی و نه حتا گاهی وخت ها ژاد (جنس، جنسیت) شان که زن است یا مرد؛ برای بازی «پینگ پُنگ» و گُلف هم که اینجا نمی آیند. برای اینجور بازی ها بهتر است بروند سراغ همچشم بی سر و پای مان در گزینش پیشِ رو که به هر دوز و کَلَکی آراسته است و می تواند جنده بازی را نیز به آن ها که در این زمینه شیرخوارگانی بیش نیستند، بیاموزاند. راستش را بخواهید، من همه ی آن ها را بیش تر از روی بالا بلندی و درازا و پهنای شان می شناسم و تا آنجا که در توان دارم، می کوشم به چشم های شان، چشم ندوزم تا بیش تر گیج و گول شوم. اینک بروید در رسانه های تان هر اندازه دلِ تنگ تان خواست، داستان سر هم کنید. تا آنجا که من آمریکایی ها را می شناسم از شنیدن و خواندن اینگونه داستان سرایی ها نه تنها از من بدشان نخواهد آمد که رای بیش تری نیز می آورم.
از زبانِ «پرزیدنت بادبادی»: ب. الف. بزرگمهر نهم آذر ماه ۱۴۰۲
جو بایدن [همانا «پرزیدنت بادبادی»]، مهتر جمهور «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها»] در سخنرانی خود در «کُلُرادو»، «شی جین پینگ»، مهتر جمهور چین را با نام یکی دیگر از سیاستمداران چینی: «دِنگ شیائوپینگ» که در سال ۱۹۹۷ ترسایی درگذشته، جابجا گرفت.
برگرفته از «چوب دو سر گُه» نهم آذر
ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ
من است. ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر