عزراییل هم ترا تنها نخواهد گذاشت* و بهنگام خود که چندان دیر هم نیست، جانت را خواهد ستاند؛ رویت نمی شود بگویی رژیم سیهونیستی برهبری اَستری به نام «نادان یابو» تاریخ گذشته است؟ رویت نمی شود بگویی زمان آنکه همه ی گروهبندی های "سیاسی" پوشالی با ریشخندآمیزترین نام ها در آن کشور ساختگی که تنها بزور آوازه گری رسانه های مزدور، نامی برای خود دست و پا کرده اند، باید برچیده شده تا زمینه برای دوستی و همزیستی آشتی آمیز میان همه ی مردم آن سرزمین باستانی با هر دین و آیین یا بی دین و آیین فراهم شود؟
شاید بتوانی خود را به نادانی بزنی؛ ولی نمی توانی ندانی که تا پیش از کاشته شدن و بال و پر یافتنِ جریان تندرو و فراراستِ «بنیادگرایی یهودی» یا همانا «سیهونیسم» بدست انگلیسی ها و با همکاری نابخردانه ی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» که هنوز زمینه ها و شَوَندهای چنان پیشکشی به خوک های سرمایه داری امپریالیستی از سوی این یکی برایم روشن نیست، توده های مردم پلستین از یهودی و ترسایی گرفته تا مسلمان و آیین های ریز و درشت دیگری با یکدیگر رویهمرفته همزیستی آشتی آمیز و همراه با بردباری داشته اند تا جایی که شیر دادن نوزادی مسلمان از سوی مادری یهودی یا واژگون آن، نمونه های گواهمند تاریخی بسیاری داشته است؛ رفتاری که نه تنها در پلستین که کم و بیش در همه ی سرزمین های باستانی و فرهنگ های ریشه دار تاریخی از ایران گرفته تا جاهای دیگر، کرداری روا و هنجارین شمرده می شده است.
پیدایش و بال و پر یافتن جریان های تندرو و کم و بیش همگی گمان برانگیزِ اسلامی در دوره ای نزدیک تر از دیدگاه تاریخی، چیزی جز رونوشت برداری از «بنیادگرایی یهودی» نبوده و نیست. آفرینندگان و بال و پر دهندگان همه ی آن ها نیز جز خود شما «یانکی» ها و بویژه برادران شیر به شیرِ انگلیسی تان نبوده و نیستند. شاید رِژیم دزدسالار خرموش های اسلام پیشه ی همچنان فرمانروا بر ایران که از همان نخست با «خودی» و «ناخودی» کردن مردم بکار آغازید را بتوان نمودارترین جریانِ چنین گروهبندی هایی بشمار آورد که چپاندن و جاسازی کردن آن زیر پوست انقلاب دادخواهانه و ضد امپریالیستی توده های مردم ایران در سال های ۵۷ ـ ۱۳۵۶ که رهبری وامانده ی گروهبندی آمیزه ای از «سوسیال دمکرات» ها و «لیبرال دمکرات» های ایرانی تبارِ جا خوش کرده در انگلیس با یکی انگاشتنِ «خودکامگی دیرینه پا» («دسپوتیسم») با «دیکتاتوری»، آن را به «ضد دیکتاتوری»، فروکاهیده اند نیز دستپخت شما و باز هم بویژه برادران تخمِ سگ انگلیسی تان در «همایش امپریالیستی گوادالوپ» بود. بدین سان، سرِ نخ همه ی تبهکاری ها از گذشته تاکنون به خود شما و تا اندازه ای امپریالیست های فرانسوی می رسد.
نخواهیم گذاشت نخش بنیادین تبهکاری های تاریخی تان که با ترفندهای گوناگون از آن میان، بگردن این یا آن نوکر فرومایه چون رژیم فراراستِ عزراییل افکنده و می افکنید را پرده پوشی یا ماسمالی کنید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۱ اسپند ماه ۱۴۰۲
* جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، در مصاحبه با ام اس ان بی سی اظهار داشت که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل با اقدامات خود در قبال غزه، بیشتر از اینکه به اسرائیل کمک کند به اسرائیل آسیب می رساند و تمام جهان را علیه تل آویو برمی انگیزد. وی در ادامه افزود: «نتانیاهو حق دارد از اسرائیل دفاع کند؛ حق دارد به تعقیب و پیگرد حماس ادامه بدهد؛ اما باید و باید به مرگ افراد بی گناهی که در نتیجه اقدامات انجام شده جان خود را از دست می دهند، توجه بیشتری داشته باشد. به نظر من، او بیشتر به اسرائیل آسیب می زند تا اینکه با وادار کردن بقیه جهان به مخالفت با آنچه اسرائیل طرفدار آن است به آن کمک کند.»
رئیس جمهور آمریکا گفت: «فکر می کنم این یک اشتباه بزرگ است.» در عین حال، بایدن گفت که واشنگتن هیچ «خط قرمزی» در رابطه با اقدامات اسرائیل در غزه نمی بیند؛ زیرا دفاع اسرائیل همچنان «بسیار حیاتی» است. رئیس جمهور افزود: «من هرگز اسرائیل را تنها نخواهم گذاشت.»
گزیده ای برگرفته از گزارشی در «چوب دو سر گُه» ۲۰ اسپند ماه ۱۴۰۲
این نیمچه گزارش را تنها در نشانه گذاری ها ویرایش نموده ام. برجسته نمایی های بوم نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر