«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اسفند ۱۲, شنبه

تندآب بدتر است یا کَندوکِ رای؟

«تاریخ بنویسد که برای کمک به مردم دشتیاریِ گرفتار در سیلاب هیچ ارگان دولتی نیامد؛ ولی صندوق‌های رای را به هر صورت که شده آوردند.» هم میهن دشتیاری

اگر آنچه این هم میهنِ سیلاب زده بر زبان آورده را بزبانی کمی نزدیک تر به دانشِ رایش (ریاضی) به پندار آورده و بر بنیاد آن، پرسشی دبستانی چون «علم (دانش) بهتر است یا ثروت (دارایی)» در میان نهیم، در روز و روزگار کنونی توده های مردم ایران چنین از آب درمی آید:

سیلاب بد است؛ چون خانه و کاشانه ات را می شوید و با خود می برد؛ ولی اگر بهنگام بجنبی، نمی میری و نابود نمی شوی تا سپس به هر بدبختی شده، سرپناهی برای خود دست و پا کنی و همه چیز را از نو بسازی؛ ولی کَندوکِ (صندوق) رای، مغزت را می شوید و بی آنکه بدانی و بهوش باشی، سرنوشت خود و خانواده و کشورت را بدست شماری ناتو و ناکسِ پرچانه و دروغگو می سپاری تا به نام تو و ملت، همه را سرکیسه کنند.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ اسپند ماه ۱۴۰۲

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام» ۱۲ اسپند ماه ۱۴۰۲): سیلاب بدتر است یا کَندوکِ رای؟



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!