«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ خرداد ۳۰, چهارشنبه

عید قربان در پلستین بخاک و خون کشیده شده

مرگ بر عِزراییل و همه ی مزدوران شناخته شده و ناشناخته ی آن که چنین روزگاری را در آن سرزمین باستانی پدید آوردند و تخم کینه و دشمنی میان توده های مردمی افشانده اند که با نادیده گرفتن دین و آیین های شان، کم و بیش همگی از یک ریشه شاخ و برگ گرفته و بجای بالیدن و فراز یافتن در کنار یکدیگر، آنچنان به پر و پای یکدیگر پیچیده اند که درخت کژ و کوله و گرهداری با زخم هایی ژرف بر تنه و شاخه های خود پدید آورده اند!

مرگ بر یابوی چموشی گازو و لگدزن که به پشتوانه ی گاومیش آن سوی اکیانوس و شماری روباه و شغالِ ریز و درشت در این سو، همچنان در جایگاه مهتری آن سرزمین جولان داده و جان می ستاند!

مرگ بر همه ی کفتارها و شیخک ها و خرسک های پیرامون که از دوستی و همبستگی میان توده های مردم آن سرزمین و پیرامون آن ترسِ مرگ داشته و دارند و در همکاری های پنهان و آشکار با عزراییل و آن یابو به هر کاری دست می یازند!

مرگ بر رژیم تبهکار و پوشالی دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن ارژمند سخت آسیب دیده و ناتوان شده مان: ایران که دستی دراز در پدیداری چنین روز و روزگاری و آتش افروزی در آنجا داشته و همچنان دارد!

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۳

زیرنویس پرتور:

عید قربان در پلستین بخاک و خون کشیده شده

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!