همانگونه که به شما سپارش کردیم، تا هنگام رسمی شدن و تنقیه۱ کارپرداز تازه، همین دور و برها باشید و کارتان را انجام دهید،۲ این هم یکی از آن کارهاست که به «چارچوبِ مدیریت خاص» نیازمند نیست و «در همه شرایط میتواند ادامه یابد»:
تا می توانید دور و بَرَش کَبکعلی و کَرَمعلی و نقلعلی های ذوب ولایت بچینید تا نتواند جُنب بخورد و خدای نکرده دست از پا خطا کند. این چاچولباز (شارلاتان) برخلاف آن آخوند امنیتی خنگ و نادان۳ و کَاَنَّهُ شخص شخیص خودمان از هوش و گوش بیش تری برخوردار است و با همه ی مخلصیم چُخلسیم هایی که نسبت به این حقیر ابراز کرده، چشم مان از وی آب نمی خورد. همانطور که پیش تر عرض کردیم، ما ناچار به عقب نشینی محتاطانه در برابر «جامعه جهانی» و ایناییم۴ تا انشاء الله تعالی و گوش شیطان کر، خرمان بالاخره از پل «شیطان بزرگ» به سلامت رد شود و از برزخی که در آن گرفتار شده ایم، بیرون بجهیم. به این معنا که عرض کردیم، نباید اجازه بدهیم آب از آبِ حوض ولایت تکان بخورد و زبانم لال بدست خودمان زلزله ایجاد کنیم. انشاء الله مرا از کاربرد این ضرب المثل قدیمی که پیرزنان دوران ما چندین و چند مرتبه زیر گوشِ دختران دَم بخت می خواندند تا خوشبخت شده، خدای نکرده هَوویی در کنارشان سبز نشود، خواهید بخشید؛ سپارش اکید آن ها به آن چشم و گوش بسته ها این بود که آنقَدَر دورَش بچه بچین تا شلوارش دو تا نشود. ما هم ناچاریم همین ضرب المثلِ کارساز را آویزه ی گوش خود کنیم تا برای چه می دانم، هفتاد و هفتمین بار از یک سوراخ گَزیده نشویم؛ بحمدلله ناچار هم نیستیم، هر بار نَه ماه و نَه روز و نُه ساعت صبر کنیم؛ همین حالا در اسرع وقت، هر چه «ذوب ولایت» در آستین دارید، بکار گیرید! ۵ خدا آخر و عاقبت همه ی ما را بخیر کند، انشاء الله!
از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور»: ب. الف. بزرگمهر ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ همانا «تَنفیذ» بزبان پارسی تازی گَزیده
۲ ـ «تا آخرین لحظه ی کاری به این فعالیتها ادامه دهید که این نیز یک الگوست. البته طبعاً تشکیلات دولت تغییراتی خواهد کرد؛ اما خدمات شما نه تنها در چارچوب عناوین و مدیریتهای خاص بلکه در همه شرایط میتواند ادامه یابد.»
از بیانات «کیر خر نظامِ خرموش پرور» در دیدار یا یکی از نُقلعلی های نظام به نام «محمد مخبر»، تمرگیده در جایگاهِ سرپرست خیمه و خرگاه کارپرداز بدشگونِ به دوزخ رهسپار شده ی سیزدهم و هموندان دولتِ بَداخترش، برگرفته از «خبرگزاری دفاع مقدس» ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۳ (برجسته نمایی های بوم از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
۳ ـ آخوند امنیتی پاچه ورمالیده: حسن روحانی
۴ ـ ... ما چون دوره های گذشته و کَاَنَّهُ بسی بیش از آن دوره ها به آرای «عوام الناس» برای برُخِ «جامعه جهانی» کشیدن نیازمندیم و باید به هرنحوی شده، آن انتخابات رسوایی برانگیزِ مجلس که تنها ۷⸓ دارندگان حق رای که بیش ترشان هم خودی ها بودند را جبران کنیم؛ برای همین این بار ناچار بودیم محتاطانه عقب نشینی کنیم و پذیرای کسی چون پزشکیان شویم که می دانیم با همه ی مُخلصیم چُخلسیم گفتن هایش، سر در کدام آخور دارد و ما را بجایی خواهد کشاند که برای نگهبانی از تنها ستون لرزانِ برجای مانده که روی آن ایستاده ایم، ناچار به نرمش های قهرمانانه ی آبرو برباددهِ باز هم بیش تری شویم ... «جامعه جهانی» نیز برای آنکه دهان «عوام الناس» پرخاشگرشان را ببندد و بتواند همچنان آسوده معامله های تر و چسبِ بیشتری با ما جوش بدهد، نیازمند سربراه نشان دادن مان چون گربه ای عابد شده که «دیگر پنج پنج نمی گیرد» به آن هاست.
برگرفته از یادداشت «آن ها دیگر به آسانی دُم به تله نمی دهند» ب. الف. بزرگمهر ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۳
https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/07/blog-post_81.html
۵ ـ «متاسفانه علیرغم دستور چند روز پیش آقای مخبر و نامهی امروز آقای پزشکیان، در این روزها دستگاههایی ازجمله چند خبرگزاری دولتی تعدادی نیرو استخدام رسمی کردند. نمیدانم آیا میتوان این احکام را لغو کرد یا خیر؟» نوشته ی علی اصغر شفیعیان، مدیر پایگاه خبری «انصاف نگوز» در یکی از رسانه های خبرچینی ـ هازمانی، برگرفته از «قطره» ۲۰ تیر ماه ۱۴۰۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر