گیریم اهل و عیال جنابعالی مغز خر خورده بودند که یک کامیون سوزمانی را با هواپیما به ولایت بیاورند؛ معلوم است که فتنه به پا می شود و دشمن هم که همه جا حیّ و حاضر است از آن دستک و دُنبَکی برای ریشخند ولایت مقدس مان می سازد و آبروی مان را بیش تر می برد. جنابعالی که یکی از مهتران عالیرتبه ی نظام هستی، می بایستی به آن ها جلوتر گوشزد می کردی تا آنهمه بار را با کامیون و اینا زمینی می آوردند و خودشان با هواپیما برمی گشتند؛ هم خرج و مخارج آن کم تر می شد و هم کسی از اسرار نظام بویی نمی برد. کَاَنَّهُ این آبروریزی هم پیش نمی آمد. علی ایّحال، بخت با آن ها یار بود که هواپیمای شان با این همه بار و بنِه سقوط نکرد و همگی بحمدلله سُر و مُرو گنده برگشتند؛ وگرنه، زبانم لال عیال خودمان هم ناچار می شد، مراسم سینه زنی و مرثیه خوانی در وصف سوزمانی از دست رفته و اینا راه بیندازد و خرجی گنده روی دست این حقیر ساده زیست بنهد. اینکه به گل پسر دردانه تان سپرده اید که بگوید: پدرم «با این سفر مخالف بوده و سفر برای خرید سیسمونی نیز نبوده ...» (گزارش زیر)، افزون بر عذر بدتر از گناه بودن، مشکوک هم به نظر می رسد؛ مگر برای چه کار دیگری بوده که جنابعالی مخالف آن بوده اید؟ نکند خدای ناکرده کار ناشایستی از آن ها سر زده یا به آن شهر بدنام، راستی اسمش چه بود؟ قاقالیا، آنتولینا یا چیزی دیگر، سر زده اند؟! در این صورت، «خط قرمز نظام» را هم لگدمال کرده اند.
از این ها گذشته، مگر نوزادی که هنوز پا به جهان هم ننهاده، چقدر می ریند که یک کامیون سوزمانی لازم داشته باشد؟ و مگر قرار است خدای نکرده تا ابد نوزاد بماند؟ می بینید چه کار خبطی انجام داده اید؟ ما هر بار با خود عهد و پیمان می بندیم که در امور جزئی نظام دخالت نکنیم؛ ولی مگر می شود؟ هر کار جزئی در این ولایت به دلایلی که نمی دانیم تا آنجا بزرگ می شود که پایه های نظام مقدس مان را می لرزاند. خودمان هم، استغفرلله به همان دردی دچار شده ایم که پیامبر عظیم الشأن مان دچار شده بود. برخی از زنان ورپریده ی آن حضرت یا هر روز با هم دعوا و مرافعه داشتند یا گاهی با هم دست به یکی می کردند تا استغفرلله، سربسرِ خاتم الانبیاء، حضرت ختمی المرتبت بگذارند و حتا مُقَرّب ترین فرشته ی درگاه الهی: حضرت جبرییل را هم بزحمت بیندازند. شوخی نیست که آن پیامبر الهی، کَاَنَّهُ بیش از یکماه با همه شان قهر کرده بود و حتا از جهاد اکبرِ جماع با ایشان خودداری می کرد؛ پیامبری که می بایست به امور جهان اسلام آن زمان، شامل مکه و مدینه و پیرامون آن ها بپردازد، کارش این شده بود که همه ی این امور مهم را کنار بگذارد و به حل و فصل دعوای سکینه و رقیه و عایشه و اینا که من باب مثال، کدامیک کونش را به آن دیگری کج کرده بود، بپردازد. قرآن را باز کنید و با چشم بصیرت بخوانید! همه ی این ها در آنجا منعکس شده است. جنابعالی و اهل و عیال کم عقل تان به یک معنا مشابه همان کار را با ما انجام دادید. با قشقرقی که سر موضوعی ناقابل راه افتاده، ما را برای چندمین بار ناچار به پرداختن به امور جزیی نمودید. ما که گناه تان را می بخشیم؛ انشاء الله خدای مَنّان هم از تقصیر شما بگذرد و چشم پوشی کند.
از زبان «کیر خر نظام خرموش پرور»: چهارم اردی بهشت ماه ۱۴۰۱
https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/04/blog-post_24.html
***
سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی
مشاور رئیس مجلس : پروژه «محافل امنیتی ـ سیاسی» است؛ وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه برخورد کنند
رضوی نوشت: استقامت و پایداری قالیباف برای مردم و نظام، منافع و آینده چه کسانی را به خطر انداخت که بعد از مقاومت های اخیر او در مقابل ناکارآمدی ها و تجاوزات به حقوق ملت، محافل پشت پرده ناچار به پروژه سازی شده اند؟از دستگاه های امنیتی توقع است که تکلیف این محفل یا نهاد را معین بکنند!
محمود رضوی، مشاور محمدباقر قالیباف رییس مجلس در ۱۲ رشتو نوشت:
دو روز است که اذهان عمومی جامعه درگیر سفر ۳نفر از اعضاء خانواده رئیس مجلس به ترکیه شده، سفری که الیاس قالیباف پسر بزرگ آقای قالیباف به نمایندگی از پدر آنرا خطای نابخشودنی اعلام و به صراحت گفت رئیس مجلس با این سفر مخالف بوده و سفر برای خرید سیسمونی نیز نبوده است
اطلاعات منتشره در فجازی سوالاتی به وجود آورد که به نظر باید یکبار آنها را مرور کرد و درخواست نمود که برخی نهادها به چند سوال کلیدی پاسخ دهند:
۱-آیا شناسائی
داماد، دختر و همسر محجبه رئیس مجلس با ماسک در فرودگاه ترکیه و در صف مردم، کاری
عادی بوده و همه آنها را میشناسند؟!
۲- هیچ کس از
بارداری دختر آقای قالیباف مطلع نبوده و جز کنترل اطلاعاتی، هیچ روشی برای کشف آن
به شیوه های دیگر هم وجود نداشته است. یک فعال توییتری چطور متوجه این موضوع و
ساخت یک پروژه با همان هشتگ خاص شده است؟!
۳- روابط عمومی
شرکت معراج در مصاحبه ای صراحتا اعلام کرده این مسافران بار اضافه نداشته اند و در
فرودگاه ترکیه هم هیچ اتفاق و درگیری ادعائی وجود نداشته، این سناریوی تخیلی را چه
کسی ساخته و به این اکانت داده است؟
۴- پرواز شماره۴۸۰۴معراج از استانبول به تهران ساعت ۱۹:۱۵به زمین نشسته که به طور طبیعی خروج مسافران از فرودگاه دو ساعت طول میکشد؛ کدام مسافری می توانسته این اطلاعات را طوری به اینها برساند که این آقا بعد از تحقیق از معراج و بررسی و یقین!، در ساعت ۲۲:۵۴ توئیت خود را منتشر کند؟
غیر از زمان، همانطور که بقیه گفته اند این سوال همچنان بیپاسخ مانده که آیا اطلاعات شخصی مسافرین را جز به مراجع ذیصلاح یا محافل امنیتی خاص میدهند؟ چطور این اطلاعات به دست پروژه بگیران رسیده است؟
همین چند سوال و سوالات مطرح نشده دیگر و مدارک قبلی موجود که تا امروز اجازه طرح آن را ندارم، نشان میدهد که این پروژه هم مانند چند پروژه قبلی یک پروژه امنیتی بود و قاعدتا مثل همیشه پروژه بگیران عملهی مقاصد محافل امنیتی_سیاسی شده اند که منافعشان به خطر افتاده است.
در حالی که انبوهی از وظایف دستگاه های امنیتی روی زمین مانده و صدای دلسوزان و مردم درآمده، معنای بپا گذاشتن برای خانواده قالیباف در سفر شخصی چیست؟
سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی | «نزاع سیاسی قالیباف و جبهه پایداری / جلیلی»؟، خیر! این ها «تقلیل » چالش است
در همه این موارد آنهائی که باید بفهمند دیر میفهمند ولی یک خطای فردی با اشراف و عملیات لحظه ای محافل امنیتی تبدیل به پروژه علیه کل نظام می شود. آیا حق نداریم فکر کنیم موضوع بسیار فراتر از ماجراجویی آدم های بدنام بوده و پای یک نهاد در میان است؟ آن نهاد کجاست؟
آیا قرار است دستگاههای امنیتی قضائی کشور، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه باز هم همچون بارهای قبل بنشینند و نظاره کنند که محافل امنیتی_سیاسی برای حذف رقبای سیاسی خود، کشور و اذهان عمومی را به هم بریزند؟! گیریم به قالیباف لطمه وارد شد، هدف بعدی اینها چه کسی و کجاست؟
استقامت و پایداری قالیباف برای مردم و نظام، منافع و آینده چه کسانی را به خطر انداخت که بعد از مقاومت های اخیر او در مقابل ناکارآمدی ها و تجاوزات به حقوق ملت، محافل پشت پرده ناچار به پروژه سازی شده اند؟از دستگاه های امنیتی توقع است که تکلیف این محفل یا نهاد را معین بکنند!
عذرخواهی توسط خانواده قالیباف در همان ساعات اول صورت گرفت؛ اما یکبار برای همیشه این موضوع تعیین تکلیف شود، کدام محفل یا نهاد برای خانواده مردم بپا می گذارد، با دروغ، آبروی دیگران را به بازی می گیرد و حیثیت نظام و آرامش مردم را برهم میریزد؟
یک بار باید ایستاد و کوتاه نیامد!
برگرفته از «خبر آنور خط» یکم اردی بهشت ماه ۱۴۰۱
بختِ چندانی برای ویرایش این گزارش نداشتم. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر