«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ تیر ۱۷, یکشنبه

جرم شریفه محمدی، کارگر بودن و سالم زیستن است

صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری، توسط بی‌دادگاهی در رشت در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری پیامی روشن برای کارگران، زنان، فعالان اجتماعی و همه‌ی مردم دارد؛ مهم نیست که نام چه فردی را به عنوان رئیس‌جمهور از صندوق‌شان بیرون کشیده‌اند، رویه همان رویه‌ی چهل‌و‌شش‌ساله‌ی جمهوری اسلامی است، یعنی دفاع از منافع سرمایه‌داران و سرکوب بی‌امان کارگران! شریفه یک زن و یک مادر است و این حکم پیامی مستقیم به همه‌ی زنان و مادرانی است که در صف اول اعتراضات اجتماعی ایستاده‌اند.

یک‌ماه است که نمایشی به نام انتخابات راه انداخته‌اند و دم از مطالبات کارگران، زنان، اقوام و غیره می‌زنند اما صدور این حکم در آستانه‌ی انتخابات، تناقضات و ذات واقعی حاکمیت سرمایه در جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد و گواهی بر این واقعیت است که در انتخابات فقط باید حرف‌های قشنگ زد، اما در عمل باید همچون همیشه کارگران، زنان و دیگر بخش‌های مطالبه‌گر جامعه سرکوب شوند. هنوز در خاطرمان هست که جواب کارگران مس خاتون‌آباد و خانواده‌هایشان که برای درخواست شغل راهپیمایی کرده بودند را با گلوله و سرب داغ دادند، جواب کارگران آق‌دره را با شلاق و زندان دادند، معلمان مطالبه‌گر را اخراج کرده یا به زندان انداختند و بسیاری موارد دیگر! و اکنون به یک فعال کارگری حکم اعدام داده‌اند. شریفه محمدی کارگری مطالبه‌گر است. وی به دلیل زن بودن و پیشینه‌ی کارگری خانواده‌اش و دیدن رنج کارگران و زنانی همانند خودش همیشه دغدغه‌ی عدالت‌خواهی داشته است. جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر هم‌طبقه‌ای‌هایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را می‌شناسد و آنها را همدرد خود می‌داند. او زمانی عضو «کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری» بوده است و برای ایجاد تشکل کارگری مطابق مقاوله‌نامه‌های «سازمان جهانی کار» («آی.ال.او»)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که «کمیته‌ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری» وابسته به «کومله» است و بر همین اساس، شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح می‌کنم که «کمیته‌ی هماهنگی» هیچ ارتباطی به «کومله» ندارد و این اتهام به اعضای کمیته‌ی هماهنگی تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است. اگر عضویت در کمیته‌ی هماهنگی مصداق «بغی» است، پس برای من هم به عنوان عضوی از این کمیته صدق می‌کند! به این سناریوی مسخره پایان دهید. جرم شریفه محمدی کارگر بودن و سالم زیستن است. شریفه محمدی باید بی‌قید و شرط و فوراً آزاد شود.

کارگر زندانی، ریحانه انصاری‌نژاد   شانزدهم تیرماه هزاروچهارصدوسه

برگرفته از «تلگرام»   ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!