«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ تیر ۲۸, پنجشنبه

ما سوگند یاد می کنیم که با همین فرمان، با همین دستِ فرمان جلو برویم ...

ما مخلص آقاییم؛ ایشان ولی نعمت مان است و هر کاری از دست مان برآید به انجام می رسانیم تا دوران رقابت جا خود را به دوران رفاقت و همکاری بدهد. ما سوگند یاد می کنیم که با همین فرمان، با همین دستِ فرمان جلو برویم و امیدواریم و یقین داریم که دوستان ما هم با همین دست فرمان جلو خواهند آمد تا انشاء الله، ماشاء الله، الحمدلله آینده ی بهتری برای نسل جوان کشور که هر  روز بیم برانگیزتر می شوند، رقم بزنیم. این «سیّد از خر جَسته» که این حرف ها را در دهان مان نهاد با همین دست کفن کنیم، اگر دروغ گفته باشیم ...

از زبان چاچولباز دست و پا در پوست گردو نهاده شده:  ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۳

«... مقام معظم رهبری فرمودند که دیگر دوران رقابت تمام شد و الان دوران رفاقت و همکاری شروع شده، با همین فرمان ما هم با همین دست فرمان جلو رفتیم و امیدواریم و یقین داریم که دوستان ما هم با همین دست فرمان جلو می‌آیند و انشاالله یک آینده بهتری را برای نسل جدید کشور بتوانیم رقم بزنیم.» از گفته های «سیّد از خر جَسته» در گفتگو با خبرنگار «پشم و شیشه»، برگرفته از «رسالت»   ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!