«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۱۰, چهارشنبه

آن ها باید بدانند که ما خود یکپا عزراییلیم ...

ما بخوبی می دانیم که با این ترور، تخم های آن آخوند چُسی نابخرد و سرداران کون گُهی اش، بیش از پیش جفت شده و نیک درمی یابند که هر آن بخواهیم، می توانیم یک یک شان را در امن ترین جاهایی که می پندارند دیگر گزندی در کار نخواهد بود، بگزیم و بی نیاز از عزراییل آسمانی، دِروشان کنیم. آن ها باید بدانند که ما خود یکپا عزراییلیم؛ عزراییلی زمینی و همچنان توانا با پشتوانه ی «شیطان بزرگ» و دیگر شیطانک های ریز و درشت زمینی.

دنباله ی سخنان ناگفته ی ژنرال رُک و پوست کنده گو:  ب. الف. بزرگمهر   دهم امرداد ماه ۱۴۰۳ 

***

ژنرال بازنشسته عزراییلی: ترور «هَنیه» پیامی سرراست به سرِ اختاپوس بود

«عزراییل زیف»، ژنرال بازنشسته عزراییلی، در واکنش به کشته‌شدن اسماعیل هنیه در تهران به رادیوفردا گفت:
«این رخدادها با آماج گرفتنِ باریکِ فرماندهی ꞌحزب‌اللهꞌ آغازید و به بر‌ترین تراز برآنش (تصمیم‌سازی) رسید.»

بگفته ی این ژنرال، «جستارِ دوم، نشان از آماجگیریِ سرِ اختاپوس دارد. اینکه ترور در تهران انجام می گیرد، ایران [بخوان: رژیمِ خرموش پرورِ دزدان اسلام پیشه ی همچنان فرمانروا بر ایران] را بگونه ای بی پیشینه به این همترازی (معادله) کشاند و هشداری به بلندپایگان ایرانی [بخوان: خرموش هایِ کله گنده] برای دگرگون نمودن سیاست‌های خود داد.»

او بر این نکته پافشرد که این ترور «همزمان گامی عزراییلی در یک بازی شترنگ است؛ کنشی جداگانه که پیامی سرراست به سر اختاپوس دارد و نشانه گذاری اش هم سرراست است.»

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» دهم امرداد ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی و اندکی بازنویسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!