«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۷, یکشنبه

همبستگی جانانه

در روز ٢٧ ژوئيه ١٩٣٣، رانندگان اتوبوس در هاوانا اعتصاب کردند و دیگر رانندگان هم خیلی زود در همبستگی با آنها دست از کار کشیدند. در ادامه درگیری‌هایی که از پس این اعتصاب آمد دیکتاتور بی رحم جراردو ماچادو مجبور گشت که از قدرت کنار بکشد.

اعتصاب رانندگان اتوبوس آغاز ناآرامی‌ هایی بود که با اعتصاب عمومی کارگران و دانش آموزان کوبایی به اوج خود رسید و کشور را به تعطیلی کشاند.

ماچادو در لحظات آخر با رهبران اتحادیه و کمیته مرکزی حزب کمونیست کوبا معامله‌ای کرد و قول داد آن‌ها قانونی خواهند شد و اگر به اعتصاب پایان دهند حمایت دولتی نصیبشان خواهد شد. اما کارگران سازش‌نامه را نپذیرفتند و اعتصاب  حتی پس از کشته شدن ۲۰ نفر از تظاهرات کنندگان، ادامه پیدا کرد.

در تاریخ ٩ اوت ارتش تصمیم گرفت حمایت از ماچادو را متوقف کند و بدین ترتیب دو روز بعد دولت او سرنگون شد.

بوم و پرتور پیوست، هر دو برگرفته از «تلگرام»  هفتم امرداد ماه ۱۴۰۳ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  برنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!