پرتور پیوست نمای ساختمان و اُتاغی (کُتاگ) را نشان می دهد که گویا آن «مجاهد اکبر» بَداَختر واپسین شب خویش پیش از رهسپاری به جهانِ جان ننه شان «باقی» را در آن گذراند و با رفتن خویش ۱۰ بچه ی قد و نیم قد را پس از سال ها «مجاهدت انقلابی» شبانه روزی بی پدر کرد. با نادیده گرفتن این هستینگی که چنین پرتورِ با دیرکرد رو شده از سوی «سپاه پاسداران گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان» می تواند نمایی ساختگی یا دستکاری شده باشد و از کم ترین ارزشی برخوردار، آن را راست و درست انگاشته ام. این را نیز بیفزایم که به هیچ رو نمی خواستم برای آنچه در پی می آید، وختی بگذارم؛ ولی از بس درباره ی دروغ بسیار بزرگ و پیش از این بارها آشکار و رسوا شده که گویا در خیمه و خرگاه نظام سگ مذهب و سازمان های داده پردازی وابسته به آن، کم ترین رخنه ای از سوی «عزراییل زمینی» و سازمان دوزخی ولی کارآمد آن: «موساد» بحمدلله، انشاء الله، ماشاء الله از هستی برخوردار نیست، ناچار شدم باری دیگر به آن بپردازم۱ و این بار از گوشه چشمی دیگر با گواه گرفتن همین پرتور.
لات و لوت های تمرگیده بر جایگاه های فرماندهی آن «سپاه بی آبرو» و شمار دیگری از گماشتگان ریز و درشت نظام کون سولاخ این داو را به میان آورده اند که «مجاهد اکبرِ» اینک غنوده در میان شماری حوریان کون برهنه در «بهشت برین» با برخورد «پرتابه ای جنگی» از بیرونِ آن ساختمان۲ ریغ رحمت را سر کشیده و به «جهان باقی» بال گشوده است. نگاهی حتا گذرا و ناکارشناسانه به پرتور، گرچه با اندک آگاهی بایسته از بخشی از دانش فیزیک و مواد ترکش زا بروشنی نشان می دهد که ترکش کشنده نه با پرتابه ای از بیرون که از پیش جاسازی شده درون اُتاغ ترکیده است؛ دانش و فن آوری آن نیز با ساخت بمب های نامور به «ساعتی» که اینک نیازی به ساماندهی زمان ترکیدن آن از پیش نداشته و می تواند از راه دور انجام شود، دستکمِ به دوره ی «جنگ جهانی دوم» بازمی گردد؛ بمب هایی که حتا همان هنگام و اکنون بیش تر و باریک تر می توانند بگونه ای سامان داده شوند که ترکش نه در همه سو (ناساز با پرتابه از بیرون!) که در سویی از پیش برگزیده بترکد و آسیب کم تری ببار آورند. نگاهی دوباره به جایی که پنجره بوده و اینک نیست، بیفکنید! بگمانم همه جیز روشن است و حتا تاغِ اُتاغ دست نخورده پابرجاست: «مجاهد اکبرِ» از پنجره به آغوشِ «عزارییل آسمانی» پرتاب شده که همانجا جانش را گرفته و کسی چه می داند، شاید چون «برجام»، پیکرش را نیز درجا گاییده باشد.
نکته ی دیگری نیز که دانسته به آن نپرداخته ام، سوکِ (زاویه) پرتابه ای است که چنانچه چنین سناریویی درکار بود، هم پیرامون پنجره ها و دیواره ها نیز آسیب می دید و هم ترکش های پرتابه کمی هم شده ژرفای بیش تری را داغان می کرد و اینگونه که در پرتور دیده می شود، آپارتمان های کناری کم ترین آسیبی ندیده اند.
بدین سان، الدنگ های کودن یا خود را به خنگی زده ی نظام با پافشاری روی پرتاب پرتابه از بیرون، افزون بر سایر نکته ها از آن میان، پوشاندنِ کم و کاستی های خویش، ناخواسته نیروی «عزراییل زمینی» در زمینه ی فن آوری را بیش از اندازه بزرگ نموده اند؛ در حالیکه نیرومندی بنیادین آن ها و «سازمان دوزخی موساد»، هم در این باره و هم در باره های دیگر پیش تر رخ داده، پرورش خبرچین و ویرانگر (خرابکار) از درون خود ایران بویژه از درونِ دستگاه دیوانسالاری خر تو خر رژیم سگ مذهب دزدان اسلام پیشه است۳ که در گرد و خاکی که هر بار بپا می کنند، سگ نیز گاه خداوندش را نشناخته پایش را می گزد.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از چنین رژیمی آدمکش پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ امرداد ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ «نیویورک تایمز» با گواه گرفتن هفت خاستگاه از آن میان، دو ایرانی و یک بلندپایه ی آمریکایی [بخوان: «یانکی»!] میگوید اسماعیل هنیه، مهتر «دفتر سیاسی گروه حماس» با ترکش بمبی که پنهانی به زیستگاهش در تهران برده شده بود، کشته شد. این روزنامه روز پنجشنبه ۱۱ امرداد به آگاهی رساند که این بمب «کم و بیش دو ماه پیش» در مهمانسرای «سپاه پاسداران» جاسازی شده بود و بامداد چهارشنبه از راه دور کنش یافت.
برگرفته از یادداشتِ «رژیم پوشالی سرگشته کون سولاخ تر از آن است که برخی هنوز آن را نیرومند می پندارند» ب. الف. بزرگمهر ۱۲ امرداد ماه ۱۴۰۳
https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/08/blog-post_2.html
۲ ـ «با توجه به تحقیقات و بررسیهای بعمل آمده، این عملیات تروریستی با شلیک پرتابه کوتاه برد با سر جنگی حدود ۷ کیلوگرمی، همراه با انفجار شدید، از خارج محدوده استقراری اقامت میهمانان صورت گرفته است.» اطلاعیه شماره ۳ «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» برگرفته از «تابناک» ۱۳ امرداد ماه ۱۴۰۳
۳ ـ «در این ولایت آسمانی ـ ریسمانی توی سرِ سگ بزنی، خبرچین می ریند» ب. الف. بزرگمهر ۱۳ امرداد ماه ۱۴۰۳
https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/08/blog-post_7.html
زیرنویس پرتور:
... الدنگ های کودن یا خود را
به خنگی زده ی نظام با پافشاری روی پرتاب پرتابه از بیرون، افزون بر سایر نکته ها
از آن میان، پوشاندنِ کم و کاستی های خویش، ناخواسته نیروی «عزراییل زمینی» در زمینه ی
فن آوری را بیش از اندازه بزرگ نموده اند؛ در حالیکه نیرومندی بنیادین آن ها و
«سازمان دوزخی موساد»، هم در این باره و هم در باره های دیگر پیش تر رخ داده،
پرورش خبرچین و ویرانگر (خرابکار) از درون خود ایران بویژه از درونِ دستگاه
دیوانسالاری خر تو خر رژیم سگ مذهب دزدان اسلام پیشه است که در گرد و خاکی که هر
بار بپا می کنند، سگ نیز گاه خداوندش را نشناخته پایش را می گزد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر