«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۱۶, سه‌شنبه

سپاه کار رژه می رود ...

سپاه کار رژه می رود؛۱ گرچه هنوز بی جنگ ابزار! کِی به جنگ ابزار آراسته خواهد شد، هنوز روشن نیست؛ آنچه دیگر چون روز روشن است، هستی رژیمی پوشالی با دیوانسالاری بیمایه و بیکاره و مشتی آخوند پیش ترها شپشو و اینک تا خرخره خورده و آشامیده ای دست اندر کار است که چون سرپوشی فرسوده و اینجا و آنجا سوراخ شده، گُرز بزرگ سرمایه داری امپریالیستی و نوکران شناخته شده و ناشناخته شان در میهن مان را می پوشاند۲ تا به آن کالبد و رنگ و بوی دین و آیین وامانده ای مردم خر کن بخشد. کارگران و دیگر زحمتکشان پیرامون آن، چنین گُرزی را نه تنها دیده و می بینند که با پوست و گوشت و حتا استخوان خود آن را بَسوده اند. با چنین رژیمی سرکوبگر که جز زبان زور و درشتی، زبان شکنجه و گلوله و گرز و اینا زبان دیگری را درنمی یابد و کوچک ترین سازماندهی کارگری را برنتافته به آسودگی آب خوردن، کارگران و زحمتکشان را به چوبه ی دار می آویزد، رژیمی که به نوین ترین ابزارهای سرکوب نیز آراسته و آن را بارها و بارها در رویارویی با توده های مردم بجان آمده بکار گرفته، جز با زبانی درخور و بگوش جانِ فرومایه شان دریافتنی نمی توان سخن گفت و به هوده ی خویش دست یافت؛ مگر نه آنکه:
«... جان در برابر جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان»؟۳

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از چنین رژیمی آدمکش پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ امرداد ماه ۱۴۰۳

پی نوشت:

۱ ـ راهپیمایی و گردهمایی پرخاش آمیز کارگران «کارخانه واگن پارس اراک»

کارگران «کارخانه واگن پارس اراک» امروز در هشتمین روز دست از کار شستن خود از کارخانه بیرون آمده پس از گذر از پل شهرصنعتی در برابر استانداری گردهمایی پرخاش آمیزی برگزار کردند

بنیاد دادها برگرفته از «تلگرام» دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ بهتر است بگویم: می کوشد تا آن را بپوشاند.

۳ ـ در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان و چشم در برابر چشم و بينى در برابر بينى و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان می باشد و زخمها [نيز به همان ترتيب] قصاصى دارند و هر كه از آن [قصاص] درگذرد، پس آن كفاره [گناهان] او خواهد بود و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نكرده‏ اند، آنان خود ستمگرانند.

برگردان بخشی از سوره المائده (قرآن)

بنگرید به «... و سر در برابر سنگ!» در پیوند زیر:

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/01/blog-post_125.html

ویدئوی پیوست: سپاه کار رژه می رود



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!