«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۱۴, یکشنبه

شریفه محمدی آزاد باید گردد! کارگر زندانی آزاد باید گردد!

می شنوید؟ این نوا و خواست کارگران و زحمتکشان و بسیاری دیگر از مردم ایران است که بزبانی خوش از گلوی کارگران بازنشسته ی «هفت تپه» سر داده می شود:
«شریفه محمدی آزاد باید گردد! کارگر زندانی آزاد باید گردد!»*

یادتان باشد که همیشه در بروی این پاشنه نخواهید چرخید و چنانچه این زبان خوش و خواست بهوده ی میلیون ها تن در سراسر ایران را نشنیده گرفته و همچنان خر خود را برانید، باید چشم براه آذرخش های دیگری باشید. امیدوارم دریابید و هرچه زودتر، زندانیان سیاسی و دیگر کنشگران بیگناه را از زندان ها رها کنید.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۳

* سخنرانی علی نجاتی، کارگر بازنشسته ی «سنديکای کارگران نیشکر هفت تپه» در پشتیبانی از کارگر زندانی: شریفه محمدی و دیگر کارگران و کنشگران در بند (شوش، یکشنبه ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۳)

برگرفته از «تلگرام»   ۱۴ امرداد ماه ۱۴۰۳

ویدئوی پیوست: شریفه محمدی آزاد باید گردد! کارگر زندانی آزاد باید گردد



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!