«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مرداد ۲۹, دوشنبه

امید مردم را کشته اید

می بینی کیر خر مادربخطا؟! تو بی پدر مادر و نابکاران و ناکسان پدرسوخته ی دور و برت، همگی چاکران و نوکران و گماشتگان پول و سرمایه، امید مردم را کشته اید.* جوانان می گریزند؛ پرستاران می گریزند؛ حتا کارگران ساده می کوشند در کردستان آنسو، شیخک نشین ها و خرسک نشین های شاخاب پارس کاری دست و پا کنند و بسیاری شان در همان جاها ماندگار می شوند؛ حتا موش ها نیز می گریزند! موش های کشتی در هم شکسته ی نظام سگ مذهبت را نمی گویم که ماشاء الله پول و سرمایه ای هنگفت بجیب زده به کانادا و اینا در می روند؛ موش های بیابان و دیگر جانوران ایران را می گویم که از بی آبی و خشکی بجاهای دیگر می گریزند. خواب خوش عربستان شدن ایران و جایگاه خلیفه گری مسلمین جهان، بی هیچ سرِ خر و موی دماغی، دیده بودی؟ همه را با خود بگور خواهی برد و آن ها که می مانند با توده های مردمی جان به لب رسیده روبرو خواهند بود که پاسخی شایسته برای چوب و چماق کشی و گلوله و ساچمه و اینا نشان شان خواهند داد.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از چنین رژیمی آدمکش پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۳

* در بیمارستان‌هایی که چندان هم بزرگ نیستند، در چند سال گذشته، ۳۰ نفر از اعضای هیأت ‌علمی‌شان مهاجرت کرده‌اند. خیلی از پزشکان از همان دوره عمومی از کشور خارج می‌شوند. مسأله این نیست که دانشجو به تعداد کافی تربیت نمی‌شود؛ بلکه شرایطی برای ماندن آنها وجود ندارد که مهم‌ترین دلیلش هم [نبود] امید است؛ [نبود] امید به آینده ... ماجرا هم تنها محدود به پزشکان نمی‌شود؛ کادر درمان نیز با چالش نیرو مواجه است؛ همچنین آمار مهاجرت پرستاران نیز در سال‌های اخیر بالا رفته ... مسوولان «سازمان نظام پرستاری» اعلام کرده‌اند که هر سال حدود سه‌هزار پرستار برای مهاجرت از کشور از این سازمان گواهی «گوداستندینگ» می‌گیرند؛ درحالیکه تعداد کل دانشجویانِ این رشته حدود ۱۰ هزار نفر است و به گفته نایب‌رئیس شورای عالی این سازمان، مهاجرت این نیروها به مرحله بحرانی رسیده است ... ما با موج مهاجرت پرستاران به کشور آلمان مواجه هستیم؛ پرستاران یکی در میان، آلمانی یاد می‌گیرند تا بتوانند از کشور خارج شوند. آنها با یک مدرک زبان آلمانی می‌توانند از کشور خارج شوند.

گزیده ای از گفته های علی جعفریان، مسوول «کمیته وزارت بهداشت در شورای [جان ننه شان:] راهبری»، برگرفته از «تلگرام» ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۳

پی افزوده:

سال ها پیش در این کشور کوچک اروپای باختری در پاسخ به روشنفکری خودپرست و گنده گوز که می کوشید با بخش کردن پناهندگان به «سیاسی» و «اختسادی» و کوبیدن این یکی ها که گویا از این هوده برخوردار نیستند به کشورهای اروپایی پناه بیاورند، با آوردن نمونه ای در کشور خودشان گفتم:
من خود پناهنده ی سیاسی هنجارمند (برسمیت شناخته شده بر بنیاد «کنوانسیون ژِنِو») هستم و ملیّت شما را نیز درخواست نکرده و نخواهم کرد؛ چون چنین آماجی در سر نداشته و ندارم؛ ولی نگاه کن ببین در اینجا جز شماری اندک ویتنامی تبار مزدوران باخترزمین در بخش چنگ اندازی شده ی جنوبی ویتنام و فرزندان شان، ویتنامی دیگری می یابی؟ پاسخی نداشت و نمی توانست داشته باشد. سپس افزودم: آن مردم دلاور با جانفشانی و سرسختی همه ی دشواری های جانفرسای اختسادی و پیامدهای جنگ را بر دوش کشیدند و کسی از آن ها به جایی دیگر پناه نبرد و پناهنده نشد. بدین سان، شیوه ی برخورد و رویکرد تو (با آنکه در دل تا اندازه ای با آن بخش بندی همداستان بودم!) نادرست است. بیگمان دریافته ای که آماج سخنم چیست؟ و افزودم، مردم در هیچ جایی از جهان تا زمانی که امیدشان را از دست نداده باشند به کشوری دیگر پناه نمی برند و چند نمونه از خود ایران نیز برایش آوردم که ناچار به پذیرفتن شد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ امرداد ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!