ما را میانهی سرما و تاریکی
به قتل رساندند
وقتی که خورشید غروب کرد
و باد میوزید
و ما برای گرم شدن
آتشی افروخته بودیم.
ما را میانهی ظلمت فریب هایشان
به قتل رساندند
وقتی که گفتیم نان ما کو؟
ما را که یک غروب پاییزی
خیابان را به صدای فریاد
زنده کردیم، کشتند.
ما یک شبانهی تلخ
از خیابان ها
هرگز به خانه هایمان بازنگشتیم.
اما شما
خورشید را روشن کنید
و تا آن وقت
هر پاییز از سرخی خون ما
یاد آورید.
«ایراندخت»
۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۳
برنام را از بوم برگزیده ام. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از دریافت دیدگاه ها و انتقادهای شما خرسند خواهم شد.