«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مهر ۴, چهارشنبه

چندین هزار قناری خاموش در گلوی بسته ی زمین ...

کاریزها
با صدای قناری ها
دم می گیرند
معادن با سکوت کارگران
روح بی شمار مدفون شدگان
نشسته برشانه های کوهستان
چه غمگین
از قفس می خوانند
چندین هزار قناری خاموش
در گلوی بسته ی زمین
دم نمی زنند
ببین
چگونه قفس ها را
به دورشان تنیده اند
باورکن
تمام پیله ها
پروانه نمی دهند
دست های بسیاری
شب ها به خیابان ها می ریزند
و در هوای بارانی
چتر می شوند
برای رویای کودکان شان
از روی پوسیدگی دندان هایشان می شود فهمید
بورژواها با
ربات ها
همدست شدند
تا
نان کارگران را آجر کنند.

لیلا محمودی

برگرفته از «تلگرام»  چهارم مهر ماه ۱۴۰۳

برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!