«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مهر ۷, شنبه

بار دیگر یادآور می شوم: بدون دستور ما سرخود رفتار نکنی!

بار دیگر یادآور می شوم: بدون دستور ما سرخود رفتار نکنی!۱ کاری که ما پیش می بریم پس از شکست اختسادی و سیاسی سرخ ها و فروپاشی شوروی آغاز شده؛ از دوره ی اوباما به این سو گام بگام شتاب بیش تری گرفته و با ساخت و پرداختِ ارتش فرازمینی در دوره ی «گاومیش» و گزینش سیاست رویارویی با شاخ های نوپدیدِ روسیه و چین بجای پیکار با تروریسم بنیادگرایانِ اسلامیِ «طلبان» و داعش» تا اینجا رسیده است. با کوچک ترین کار ناشایستی که خرسِ کون تنبل روسی را از جا بجنباند، همه ی این نخشه ی رویهمرفته خوب برنامه ریزی شده بهم می ریزد. سخن بر سر دشمنی با آن بوزینه که دُمش بیش از اندازه دراز شده و تو به خونش تشنه ای نیست؛ او چون کم و بیش سایر دیوانسالارانِ دَم و دستگاهش، خوشبختانه نه تنها آرمان های بیم برانگیز سرخ ها را در سر ندارد که دشمن شان نیز هست و آماج ما چنانچه به آن دست یابیم، نشاندنش بجای خود و پیگیری همان نخش «گاو شیر ده» برای «جامعه جهانی» است که از نفت و گاز ارزان گرفته تا کود و گندمه و کانی های باز هم ارزان تر را دربرمی گیرد؛ وگرنه، جنگ را حتا به بهای نابودی همه ی مردم روی زمین پی خواهیم گرفت؛ «دیگی که برای ما نجوشد، بگذار سرِ سگ در آن بجوشد.»

این ها را برای این برایت گفتم که نپنداری دلباخته ی چشم و ابروی خشمگین و گره خورده ات هستیم که میلیاردها دلار و یوروی بی زبان را هزینه کنیم؛ این روندی برای پاسداری از دمکراسی ارزشمندمان است و همانگونه که گفتم، بسته به آرایش نیروها خوان ها و گاه گزینه های گوناگونی را دربرمی گیرد۲ که شمار بسیاری از بهترین ویژه کاران مان آن ها را پی گرفته و هربار برآوردها را بررسی و بازبینی می کنند. با آنکه «خرس» زیر همه چیز زده و دیگر در فرمان مان نیست، ناگزیریم همچنان با آن کژ دار و مریز رفتار نموده، آنچنان خشمگینش نکنیم که مهارِ کار از دست مان در برود. زبان بدهان بگیر و هوای کار را داشته باش که دشواری تازه ای درست نکنی. اینجا پهنه ی نمایش رسانه ای نیست و ما نیز هنرپیشه یا تلخک نیستیم.

از زبان «پرزیدنت بادبادی»:  ب. الف. بزرگمهر   هفتم مهر ماه ۱۴۰۳

پی نوشت: 

۱ ـ «پسر! دوباره گندش را در نیاوری ...» ب. الف. بزرگمهر   چهارم مهر ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/09/blog-post_88.html

۲ ـ مِهتَر جمهور «کی‌یف»که در هفته‌های گذشته از «برنامه پیروزی» برای واداشتن روسیه به آمدن پای میز گفتگو سخن گفته بود، پنجشنبه ی گذشته، پنجم مهر ماه ۱۴۰۳ در کاخ سپید [بخوان: روسیاه!] با مِهتَر جمهور «یانکی» ها دیدار کرد. در این دیدار، «پرزیدنت بادبادی» به بچه پرروی  یهودی: «ولودیمیر زلنسکی» گفت: «ما در هر خوان (مرحله) در کنار شما خواهیم بود.»

اندکی پیش از این دیدار، مِهتَر جمهور آمریکا پرداخت نزدیک به هشت میلیارد دلار کمک رزمی دیگر به «کی‌یف» برای «پیروزی در این جنگ» را به آگاهی رسانده بود.

بچه پرروی  یهودی با گفتگو پیرامون ریز و شپشِ «برنامه پیروزی» اش، بار دیگر درخواست نمود تا تنگنای بهره مندی «کی‌یف» از جنگ ابزارهای دوربرد باختری برای یورش به ژرفای خاک روسیه از میان برداشته شود.

بنیاد داده ها برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ششم مهر ماه ۱۴۰۳ با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب است؛ برجسته نمایی های بوم نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!