حضرت بصیرت العظما و بحرالعلوم عالَم اسلام! قربان آن ریش انباشته از فرشتگانت بروم، چنین کاری خداپسندانه،۱ «دولت وفاق» را بحمدلله از یک تنگنای بزرگ رهاند؛ ولی این تازه آغازِ خوانِ نخست از «هفتخوانِ رستم» است که از حضرتعالی چه پنهان، نمی دانم بتوانیم از آن سربلند گذر نموده به خوان پسین پای نهیم. حضرتعالی بیش از آنکه در ارزیابی ما درباره ی روز و روزگار سیاه و رو به نابودی اختساد ولایت آسمانی ـ ریسمانی مان آمده بود از چالش ها آگاهید و بهتر از همه ی وزیران تازه دست بکار شده که برخی شان هنوز بخت بالا زدن آستین های خود را نیافته و برخی دیگر سرگرم بالا کشیدنِ تنبان های خودند، می دانید که چندان امیدی به بهبود نیست؛ مگر آنکه دست به عمل جراحی بزنیم و برخی بخش های بدردنخور و زیانده اختساد ولایت را بِبُرّیم و انشاء الله دور بریزیم؛ ولی مانده ایم از کجا آغاز کنیم! به بیماری دراز به دراز روی تخت افتاده و در آستانه ی مرگ می ماند که درمان پذیر نیست؛ افزون بر این، چنانکه می دانید، بیمار باید پیش از آغاز کار، انجام آن را بپذیرد (پرتور پیوست)۲ و ترس بزرگ مان در همینجاست؛ زیرا از بریدن یارانه های دَهَک های تا گردن فرورفته در منجلاب پدید آمده و جلوگیری از واردات داروی بیماران گوناگون گرفته تا افزایش بهای بنزین و دستبردِ باز هم بیش تر به جیب «عوام الناس»، چشم مان آب نمی خورد و بوی شورش و خون و خونریزی به مشام مان می رسد.
با بدیده گرفتن آزمون های سخت ناگوار دوره ی همریش حضرتعالی: جناب حسن فریدون روحانی شده در پستوهای «حوزه علمیه» که بی هیچ دانش و بینشی از پزشکی و «جَرّاحی»، دست به کارهایی بس ناشایست زد و ارزشِ پول ملی مان را یکباره به نیمی از آن کاهش داد، نمی دانم که این نظام مقدس آسمانی ـ ریسمانی، تاب و توان شورشی دیگر را خواهد داشت یا نه؟ بگمان این مُخلصِ ذوب ولایت، نخواهیم توانست تاب بیاوریم و همین بیماران روی تخت دراز شده، چون «زامبی» های به خون تشنه»، زبانم لال، جان و روانِ نظام مقدس را خواهند گرفت و کالبد بیجانش را نیز تکه تکه خواهند نمود. پیشنهاد این مخلص این است که بجای خرج پول برداشت شده از «صندوق توسعه ملی» برای «حل مشکل فرهنگیان، پرستاران، داروسازان، کشاورزان»۳ و اینا که چند روز پیش در گفتگویی رسانه ای آن را بر زبان آوردم، همه ی آن را برای بهبود زندگی برادران سرکوبگرمان که کم و بیش چون دیگران از گرانی و اینا رنج می برند بکار گرفته تا پشتوانه ی نظام انشاء الله استوارتر شود؛ همانگونه که مستحضرید، برای این ها بی مایه فطیر است و حتا بیم آنکه دست شان برسد، خودمان را هم به چوب و چماق ببندند کم نیست. اگر جسارت نباشد، احوط بر آن است که اغتشاش ها را نیز بسان دستگیری های پیشگیرانه با پیروی از روش هوشمندانه ی «جُرج دبلیو سی بوش»، پیش از سر بلند کردن، سرکوب کنیم.
نکته ی دیگری را هم با اذن حضرتعالی در میان می نهم: من نیک می دانم که صندوق، ناموس نظام۴ است و شما دل تان نمی خواهد برای چندین و چندمین بار کسی زیر نام «توسعه ملی» و اینا به آن دستبرد زده بی هیچ خمس و زکات و سهم امامی با چشم دریدگی کارش را پی بگیرد. آن دسته از وزیران کابینه ی من که در دولت های پیشین کژدستی هایی داشته و جسارت است: بلانسبت حضرتعالی، کون شان گهی بوده و دست بر قضا آن ها را بخدمت در کابینه ی اینجانب فراخوانده اید، لابد توبه نموده و پشت دست شان را داغ کرده اند؟ انشاء الله چنین باشد. به هر رو با آنکه کابینه ی ما «وفاق ملی» نام دارد، نمی توانم هیچگونه مسوولیتی درباره ی هیچیک از آن ها بپذیرم. در این زمینه، مسوولیت ها فردی است. مقتدای خودِ اینجانب هم حضرت علی علیه السلام و «نهج البلاغه» است؛ نه امام حسن که آن همریش شما در سازش های درونی و بیرونیِ خود از آن میان با «شیطان بزرگ» به آن حضرت اقتدا نموده، «نهج البلاغه» برایش «نهج الملاقه» ای برای بده بستان های نان و آبدار بیش نبود.
انشاء الله، چنانچه هنوز دست تان به «حوضِ کوٍثر» نرسیده، روزی از آبِ آن نوشیده، زندگی جاوید یابید! و عَجِّل فَرَجَهُم.
از زبان جَرّاح چاچولباز نظام سگ مذهب اسلام پیشگان: ب. الف. بزرگمهر ۱۷ شهریور ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ با پیشنهاد مسعود پزشکیان رئیسجمهور، مبنی بر کاهش سهم صندوق توسعه ملی به میزان ۲۰ درصد در سال جاری، رهبر انقلاب اسلامی با این پیشنهاد موافقت کردند. بر این اساس، مبلغ ۳۵۰ همت به صورت قرض از صندوق توسعه ملی به بودجه عمرانی دولت اضافه شد. با این اصلاح، مشکل پرداخت دیون گندمکاران و مسائل کامیونداران و تهیه برخی اقلام دیگر حل شد.
برگرفته از «ایسنا» ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۳
۲ ـ «... در هر اقدام و جراحی اقتصادی اصل بر رضایت مردم است. بدون همراهی کردن مردم انجام کارهای بزرگ ناممکن است.»
۳ ـ از گفته های جَرّاح چاچولباز نظام سگ مذهب اسلام پیشگان در گفت و گویی رسانه ای برگرفته از «ایسنا» ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۳
۴ ـ «این صندوق که به آن چشم دوخته ای، ناموس ماست» ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اسپند ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر