«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ آبان ۱۰, پنجشنبه

درودی گرم به فرشتگان کار و کوشش و امید به سازماندهی هر چه بهترشان!

پرستاران بسیاری از کانون های درمانی کار بسیار درستی انجام دادند که زیر بارِ چِندرِ غاز افزایش هوده ی کارِ افزوده (اضافه کاری) نرفته و نمی روند. آن چِندرِ غاز نه تنها دشواری های بزرگ پدید آمده در زندگی شان از سوی رژیمی ناکارآمد و نابکار را بهبود نخواهد بخشید که همچنان خوار شمردن این نیروی رستایی برجسته و جانفشان در راه بهبود بیماران بویژه در دوره ی گسترش کرونا با دست هایی گاه تهی از ابزارهای بایسته است و نه چیزی بیش از آن.

به باور من، وخت آن رسیده است که کارگران همه ی رسته ها در چهار گوشه ی میهن رو به نابودی مان، آنجا که در توان دارند، با دست شستن از کاری که در بیش تر باره ها مزدی سزاوار برای آن دریافت نمی کنند، ناخشنودی خود را هر چه گسترده تر و سازمان یافته تر برُخ تبهکارترین رژیم تاریخ ایران کشیده، آن را به جنبشی سراسری همگام با یکدیگر فرارویانند. چنین کار و کاریایی نه تنها از سویه ای اختسادی ـ هازمانی که از سویه ی سیاسی امروز بسی بیش از گذشته بایسته است و فروپاشی دیر یا زود رژیم دزدان اسلام پیشه را به سرنگونی سازمان یافته ی آن از سوی کارگران و زحمتکشان پیرامون آن دگرخواهد دیسید و نخواهد گذاشت دشمنان طبقاتی توده های مردم، چه کشورهای امپریالیستی و نوکران ریز و درشتِ دندان تیز کرده شان در پیرامون ایران و چه دشمنان "درونی" از «سرتَنَت خواهانِ» آرایش گرفته پیرامون «نیم پهلوی» گرفته تا دیگر گروهبندی های انباشته از روشنفکرانِ چُس مرده ای دو یا چند ملیتی با گرایش های بورژوا لیبرال از آن میان، چپ نماهای بیشرم و آبرویی که در کردار آب به آسیاب نیروهای راستگرا می ریزند را در حنا خواهد نهاد. باید این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را بدیده گرفت که همه ی چنین جریان هایی بگونه ای سنجش ناپذیر بسیار کوجک تر و ناچیزتر از آنند که بتوانند در برابر طبقه کارگری تا اندازه ای به آگاهی طبقاتی دست یافته و زحمتکشان پیرامون آن، کمر راست نموده، خر خود را برانند؛ برای همین ناچارند پا در جای پای کشورهای امپریالیستی نهاده، شنوای فرمان های آن ها باشند.

طبقه کارگر ایران و نزدیک ترین زحمتکشان پیرامون آن برای آنکه این بار به سرنوشت گرانبار شده در دوره ی آغازین انقلاب ۱۳۵۷ که سپس به بلاهایی بزرگ تر انجامید، دچار نشده و رودست نخورند، ناچارند هرچه بیش تر و بهتر سازمان یابند؛ نکته ای که بی هیچ گمان و گفتگو از چشم روشنفکران خلقی میهن مان دور نمانده، آن ها را واخواهد داشت تا برای افزایش آگاهی طبقاتی و سازماندهی کارگران خود را به آب و آتش بزنند.

درودی گرم به فرشتگان کار و کوشش و امید به سازماندهی هر چه بهترشان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   دهم آبان ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!