ب. الف. بزرگمهر ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۳۹۴
https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/05/blog-post_8.html
... تا آب رفته را به جوی نظام سگ مذهب سزاوار سرنگونی بازگرداند.*
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
* علی لاریجانی [بخوان برادر تازی ـ انگلیسی: جناب مگوزید بر ما!] به سوریه میرود
سخنگوی وزارت امور خارجه از سفر علی لاریجانی مشاور ارشد رهبر معظم انقلاب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به سوریه خبر داد.
علی لاریجانی فردا پنجشنبه در صدر هیاتی رسمی و به منظور دیدار و گفت وگو با مقامات ارشد سوریه بهویژه «بشار اسد» رئیس جمهوری این کشور عازم دمشق خواهد شد.
آخرین تحولات منطقه و روابط دوجانبه محور اصلی گفت وگوی لاریجانی با مقامهای سوری خواهد بود.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
بختی برای ویرایش این نیمچه گزارش نداشتم. افزوده های درون [ ] از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر
میهن مان!
ب. الف. بزرگمهر ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۹
https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/11/blog-post_593.html
اِوا! اینا چرا هر چیزیُ به دُنبِ سیاست می بندن؟!۱ این یک موضوع خانوادگیه؛ هر چی بیش تر بخوان با سیاست و اینا قاتیش کنن و فشار بیارن۲، بیش تر به ناموسِ من برمی خوره ... بهشون پیغام داده بودم که رقم مهریه رُ زیاد کنن؛۳ بگوش نگرفتن. به خیال شون، ضعیف۴ گیر آوُردن و کنج دیفار گذاشتن؛ نمی دونن که ما بیدی نیستیم ازین بادا بلرزیم ... قربونِ لب و لوچه ی این «مُحَلِّل»۵ برم که بموقع پا پیش گذاشت و حرف دلمُ تو اون «بنگاهِ دلالّ محبت»۶ زد! آدم باوفا و جوانمرد به همین می گن. اگه زیادی فشار بیارن تو کابین همین زاغولِ سبیلو می مونم و دیگه برنمی گردم. چند بار دیگه باید گول بخورم؟! به کسی هم مربوط نیس به کی بِدم یا نَدَم؛ مال خودمه به هر کی دلم خواست می دم. حرف بی حرف!
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۰
https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/09/blog-post_21.html
پی نوشت:
۱ ـ «روسیه از همپایان («شُرَکا») خود در ꞌبنگاه جهانی انرژی اتمیꞌ می خواهد که بازاندیشی (تعامل) با ایران [بخوان: گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] از آن میان، در زمینه ی بخش های شناسایی شده ی هسته ای را سیاسی نکنند.»* از سخنرانی «میخاییل اولیانوف»، نماینده ی پایای (دائم) روسیه در سازمان های جهانی، در نشست شورای دست اندرکاران (حُکّام) بنگاه جهانی (آژانس بین المللی) انرژی هسته ای، وین
برگرفته از «اسپوتنیک» ۲۵ شهریور ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
* از دیدِ من، سخنی از این کودنوارتر نیست که چالشی سر تا پا سیاسی از آغاز تاکنون را ناسیاسی وانماییم؛ گرچه، خریّت نهفته در آن که با خریّتِ بسیار بزرگِ «میخاییل گورباچف» («گوربی» باخترزمین!) در زیر پا نهادن دستاوردهای ساختمان سوسیالیسم در «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» و دودستی پیشکش کردن آن به امپریالیست ها از سویه هایی پهلو می زند، نشانه هایی از بخت جویی سیاسی (فرصت طلبی ـ «اُپورتونیسم») و تا اندازه ای از آبِ گل آلود ماهی گرفتن را نیز دربردارد.
۲ ـ «غربی ها و آمریکایی ها به دنبال مذاکره از طریق فشار هستند ... این چه مذاکره ای است؟ من تاکنون گفته ام مذاکره را در دستور کار داریم؛ اما نه تحت فشار.» برگرفته از «ایرنا» ۱۴ شهریور ماه ۱۴۰۰
۳ ـ «بگو این رقم برای مهریه و اینا کمه؛ باید زیادش کنه ...» ب. الف. بزرگمهر چهارم اردی بهشت ماه ۱۴۰۰
https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/04/blog-post_68.html
۴ ـ همانا «ضعیفه» بزبان کژدم گزیده شان
۵ ـ «من به نمایندگی از سوی دولت خود، آماده ام تا ꞌمُحَلِّلꞌ شان باشم» ب. الف. بزرگمهر ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۰
https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/04/blog-post_70.html
۶ ـ «بنگاه جهانی انرژی اتمی»
پاسخ آن یورش پیشین چه شد؟ شنیدی قول پیشکی مایه اش شیشکی؟*
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
* جانشین
فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران [بخوان: جمهوری دزدان اسلام
پیشه ی ننگ ایران!]:
پاسخ ما به هرگونه ماجراجویی و دستدرازی دشمنان به حریم هوایی، دریایی و زمینی ایران اسلامی سخت و کوبنده است.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۲۳ آبان ماه ۱۴۰۳
ما، جمعی از شهروندان و کنشگران مدنی، اقدامات سرکوبگرانه علیه آهو دریایی، «دختر علوم تحقيقات» را به شدت محکوم میکنیم.
بستری کردن اجباری دانشجوی ترم هفتم زبان در بیمارستان روانپزشکی، اقدامی آشکار در جهت خاموش کردن صدای اعتراض و نقض آشکار حقوق بشر است.
تلاش نابخردانه و بزدلانه شما برای خاموش نمودن صدای ملت با «پروپاگاندا»، مجنونسازی و حبس، ما را از مبارزه برای آزادی خواهی و عدالت طلبی باز نمیدارد. اگر از قیام مهسا و «جنبش زن، زندگی، آزادی» درس عبرت نگرفتهاید، بدانید که تاریخ پر است از درس های عبرت آموز.
بدون هیچ کاستی، اقدام
آهو دریایی، خط بطلانی است بر رویکرد لجوجانه حکومت درباره نوع پوشش زنان و دختران، بی شک، او نماد جسارت و ایستادگی در برابر خشونت و تحقیر زنان است؛ آهو دریایی با اقدامی شجاعانه، بعد از پاره شدن لباس هایش توسط نیروهای حراستی، به حق خود برای انتخاب پوشش اعتراض کرد و به صدای میلیونها زن ایرانی تبدیل شد.
ما از جامعه جهانی میخواهیم، تا در برابر این بیعدالتی سکوت نکنند و از حکومت جمهوری اسلامی بخواهند تا به حقوق اساسی شهروندان ایران احترام بگذارد.
در پایان از همه آزادیخواهان و فعالان صنفی و مدنی که به ارزشهای انسانی پایبندند، درخواست میکنیم تا با امضا این بیانیه، صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.
ما خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط آهو دریایی هستیم و از شما میخواهیم هرچه سریعتر، دختر علوم تحقیقات را آزاد کنید و نسبت به اقدامات سرکوبگرانه و خشونت آمیز درباره حجاب اجباری پایان دهید، پیش از آنکه “خیلی زود دیر شود”.
با هم برای آزادی و عدالت تلاش کنیم.
برگرفته از «اتحادیه آزاد کارگران» ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۳
همکاران گرامی، مردم کوردستان
درود بر شما
همانگونە کە مستحضرید آموزش و پرورش ایران با مشکلات عدیدەایی از جملە کاهش کیفیت آموزش، افت تحصیلی، ترکتحصیل صدها هزار نفر دانشآموز، کمبود معلم و فضای آموزشی، طبقەبندی کردن و خصوصی سازی آموزش، نارضایتی شغلی معلمان بەواسطە سیاست تقابلی راس هرم مدیریتی بە جای شنیدن نقطە نظرات و انتقادات سازندە بدنە، نبودِ [بجای «عدم»] آموزش بە زبان مادری و نداشتن برنامە و طرحی برای اجرا در مناطق دو یا چند زبانە و .... مواجە میباشد. فعالین صنفی معلمان با تاکید بر این اصل کە جامعە خود نگهبان جامعە است، هموارە مشکلات روبە فزونی آموزش و پرورش را در قالب کنشهای مدنی و قانونی در جهت حل و برطرف کردن آنها بە مقامات گوشزد نمودەاند؛ اما متاسفانە هموارە این حرکات مدنی مسالمتآمیز همچون دیگر حرکتهای اعتراضی سرکوب شدە و بدان وقعی ننهادند کە پیامد این برخوردها شرایط اسفبار کنونی دستگاە آموزش و پرورش کشور است.
با استیلای نگاە امنیتی کە از اول انقلاب تاکنون بر استانهای کوردنشین سایە افکندە، سرکوب جنبشهای مدنی و صنفی شدیدتر از دیگر نقاط کشور بودە و در چند سال گذشتە بسیاری از فعالین صنفی و مدنی در این استانها با احکام سنگینی روبرو گشتەاند. در استان کوردستان فعالین صنفی معلمان با پروندەسازی نهادهای امنیتی و با چراغ سبز شخصیتهای حقوقی نظیر دادستان، معاون سیاسی استاندار و با همکاری مسوولان ذی نفوذ در ادارە کل آموزش و پرورش استان همچون مدیرکل، مسوول حراست، مسوول تخلفات اداری و هیات تخلفات و ... با ظالمانەترین احکام همچون انفصال دائم و موقت، اخراج، بازنشستگی اجباری، تبعید، زندان، حذف رتبەبندی و ... مواجە گشتەاند.
ما بە عنوان جمعی از فرهنگیان استان کوردستان و بر پایە شناخت و ایمان بە عملکرد حقطلبانە این معلمان دلسوز بر خود واجب دانستیم ضمن محکوم کردن احکام صادرە برای آنها گامی در حمایت از این عزیزان برداریم. در همین راستا در اولین گام اقدام بە طراحی «پتیشن» برای جمعآوری امضا خطاب بە شخصیت حقوقی رییس جمهور مملکت نمودیم تا صدای حقخواهی خود و مظلومیت همکاران کنشگر خود را بە ایشان برسانیم. در این راستا بیش از هزار نفر از همکاران فرهنگی در استان کوردستان فعالانە و باورمند در این امر شرکت نمودند. حمایت این همکاران کە بر پایە شناخت کامل از فعالین صنفی و مشکلات مورد اشارە در فعالیتهای قانونی و مدنی آنهاست ،خود بزرگترین دلیل بر بیگناهی آنها و روایی پرسشها و انتقادات آنها در جهت اصلاح امور دستگاە آموزش و پرورش میباشد. ما اعتقاد داریم کنش های حقطلبانە این عزیزان در راستای کاستن از آلام آموزش و پرورش کشور است و تماما بر پایە قانون و واقعیات عینی قابل اثبات بیان شدە لذا جا دارد با دیدە قبول و اثرگذاری مثبت نگریستە شود نە بر پایە حذف و پروندەسازی.
در پایان انتظار داریم آقای پزشکیان و مسوولان وزارت آموزش و پرورش دولت ایشان صدای حق طلبانە معلمان کوردستان در قالب این کنش مدنی را شنیدە و بە وعدەهای انتخاباتی خود جامە عمل بپوشانند و در جهت استفادە از تمام ظرفیت و دانش بدنە آموزش و پرورش خصوصا همکاران بە ناحق محکوم شدە، تمام احکام صادرە علیە ایشان را لغو نمایند، چرا کە عقلانیت مبتنی بر عدل و اخلاق ایجاب میکند پایانی بر سیاست غیرعقلانی و ناعادلانە سرکوب معلمان در ایران بە صورت عام و کوردستان بە طور اخص گذاشتە شود، در غیر اینصورت جامعە فرهنگیان استان کوردستان بیصدا نخواهد ماند و برای حمایت از همکاران خود حق هرگونە اقدام قانونی از جملە تجمع و تحصن و....را برای خود محفوظ می دارد.
برگرفته از «تلگرام» ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳
این بیانیه را تنها اندکی در نشانه گذاری ها ویرایش نموده ام. افزوده ی درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
با اینهمه «خصوصی سازی» و سپردن گاه دربست نهشته های نفت به
بنگاه های کشورهای امپریالیستی و سرمایه گذاری های سرراست کارتل ها و تراست های
شان برای بهره وری از نیروی کار بس ارزان شده در اقتصاد نیمه جان ایران، باز هم می
گویند:
«خصوصی سازی خوب انجام نشده است»!
گویی «خصوصی سازی» باید تا آنجا پیش برود که فلان جای ننه ی خودشان را هم به داد و ستد جهانی نهاده و در بازی «برد ـ برد»، درصد چشمگیری از آن به کارتل ها و تراست های کشورهای امپریالیستی واگذار شود. کار به آنجا خواهد کشید که پس از جندی، چنانچه از یکی از آن زنان جاافتاده یا پیرزنان پرسیده شود:
«ایران را بیش تر دوست داری یا چندملیّتی ها را؟» پاسخی اینچنین دریافت کنی:
«من با ایرانیان گفت و شنود نتوانم»!*
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ امرداد ماه ۱۳۹۶
https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/08/blog-post_17.html
* با الهام از داستانک زیر از جاودانه عُبید زاکانی:
پیرزنی را پرسیدند كه دیهی دوست تر داری یا كیری؟ گفت: من با
روستاییان، گفت و شنید نمی توانم كرد.
چابهاری با ۶۰⸓ توده های تنگدست در گوشه و کنار آن
چابهار «جامعه جهانی» و خرموش های اسلام پیشه ی گُرزبدست شان
ب. الف. بزرگمهر یکم دی ماه ۱۴۰۰
https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/12/blog-post_22.html
نمودی شایان درنگ و به اندازه ای بسنده روشنگر از دورانی تازه۱ که برآمدِ لات بی همه چیزی به نام «دونالد ترامپ» نیز نه برانگیزاننده ای آن که بازتابی از آن است.۲ دورانی که همزمان با فرورفتن هر چه بیش تر سازند بی سر و سامانِ سرمایه داری در مردابِ خود پدیدآورده، جداگانگی های طبقاتی در خود کشورهای امپریالیستی نه تنها به شکاف بیمانند طبقاتی خواهد انجامید که با شتابی فزاینده، مرگ و میر و نابودی توده های انبوه مردم را بویژه در کشورهای نامور به «پیرامونی» در پی خواهد داشت؛ مگر آنکه سمتگیری سوسیالیستی دامنه ای جهانی بخود گرفته و از ژرفایی بس فراتر از هماوندی هایی بر بنیاد کاسه بشقاب فروشی کنونی در چارچوب همین سامانه ی رو به فروپاشی در شماری از باشگاه های سیاسی نوپدید با پیشگامی روسیه و چین برخوردار شود. برای این سمتگیری باید هر چه بیش تر سمت و سو یافته و از پیش اندیشیده، شتاب ورزید؛ وگرنه، با گسترش بیش از پیش ابزارهای ساز و برگ یافته به هوش ساختگی و آدمواره ها چنین بختی یکبار برای همیشه از چنگ آدمی خواهد رفت و خود در روند شتابنده ای دردناک نابود خواهد شد.۳
ب. الف. بزرگمهر ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ رکورد تاریخی افزایش ثروت چند میلیاردر همزمان با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا
شاخص میلیاردرهای بلومبرگ نشان میدهد با اعلام نتایج انتخابات ایالات متحده آمریکا، ثروت ۱۰ فرد ثروتمند جهان نیز در رکوردی تاریخی افزایش یافت.
ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان و مالک شرکتهایی چون تسلا و اسپیسایکس که از حامیان پرشور و صریح دونالد ترامپ است، بزرگترین برنده این روز بود که ثروتش با ۲۶.۵ میلیارد دلار افزایش به ۲۹۰ میلیارد دلار رسید.
در این روز، جف بزوس، مدیر و مالک شرکت آمازون، از حامیان دونالد ترامپ ۷.۱ میلیارد دلار به ثروتش افزوده شد و لری الیسون، از بنیانگذاران اوراکل از دیگر حامیان رئیسجمهور منتخب آمریکا، شاهد افزایش ۵.۵ میلیارد دلاری دارایی خود بود.
بررسیها نشان میدهد در مجموع در روز چهارشنبه و با اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، در مجموع ۶۴ میلیارد دلار به ثروت ۱۰ فرد ثروتمند جهان افزوده شد.
بیل گیتس و استیو بالمر، مدیران سابق مایکروسافت، لری پِیج و سِرگِی برین، مدیران سابق گوگل و وارن بافت، مدیرعامل شرکت چند ملیتی برکشایر هاتاوی، سایر افرادی بودند که در این روز ثروتمندتر شدند.
هرچند که هیچکدام از این افراد در این دوره انتخابات آمریکا از هیچ نامزدی حمایت نکردند، اما در گذشته پشتیبان نامزدها و اهداف دموکراتها بودند.
بلومبرگ میگوید، این «بزرگترین روند افزایش روزانه» ثروت است که از زمان آغاز شاخص میلیاردرها در سال ۲۰۱۲ مشاهده شده است.
برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۳ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ
زمینه ی بحران خیزِ اقتصادی ـ اجتماعی یاد شده در دوره ی کنونی گزینش ریاست جمهوری و همچشمی های درون حزبی، مُهر و
نشان خویش را با پدیداری دو پدیده ی کمابیش کم مانند در سنجش با دوره های پیش از
آن به نمایش نهاد:
«برنی ساندرز»، همچشم آن ماچه سگ تبهکار [هیلاری کلینتون] در همچشمی های درونی «حزب دمکرات» با برنامه ای رویهمرفته ریشه ای تر به سود زحمتکشان از یکسو و «دونالد ترامپ» بی کمابیش هیچ برنامه ای در دیگر سو!
...
پا نهادن این یکی [دونالد ترامپ] به میدان همچشمی برای
دستیابی به جایگاه ریاست جمهوری، نشانه ای از بحران فراگیر اقتصادی ـ اجتماعی و بی
هیچ گمان و گفتگو، سیاسی در سامانه ی سرمایه داری امپریالیستی بگونه ای کلی و در
«ایالات متحد» بگونه ای ویژه را بازمی تاباند؛ سامانه ای که با بحران های همه سویه
ی درونی و برونی روبروست و هر روز زمینگیرتر و به همان اندازه هارتر و گستاخ تر می
شود.
برگرفته از «نکته هایی چند پیرامون گزینش میان سگ زرد و شغال در کشور «یانکی» ها» ب. الف. بزرگمهر ۱۸ آبان ماه ۱۳۹۵
https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_8.html
۳ ـ ... با چشم اندازهای آینده در زمینه درآمیزی آدم ها با نرم ابزارها، پیدایش نمونه های گوناگون «آدمواره» ها*، چنانچه هنوز جایگزینی برای سامانه تبهکار سرمایه داری یافت نشود، بشریت و فرهنگ آدمی از پهنه گیتی رخت بر خواهد بست و تنها شاید آنگونه که نویسنده شوخ طبع امریکایی: مارک تواین کره زمین را در میان کرات کیهانی دیگر به آن همانند دانسته بود "زگیل کوچک" همجنان برجای خود بماند!
* «آدمواره» را در اینجا به مفهوم همپیوندی های بسیار گوناگونی از آدم و سامانه های نرم ابزاری که در آینده برپایه دانش های گوناگون زیست فن آوری (بیوتکنولوژی) پدید خواهند آمد، بکار برده ام.
برگرفته از نوشتار و پی نوشتِ «چگونه "جهان افلاتون" به واقعیت می پیوندد!» ب. الف. بزرگمهر سوم آبان ماه ۱۳٨٨
می خواهید نیرومندی و پایداری خود را برُخ لات بی همه چیز «یانکی» بکشید؟* یا شاید بسان همیشه دیواری کوتاه تر از کردستان و مردم دلاور و مهربان آن نیافته اید؟ پفیوزهای ننگ ایران و ایرانی، به این یا آن شَوَند یا هر شَوَند دیگری به چنین تبهکاری هایی دست می یازید، چیزی را نمی توانید از چشمِ توده های مردم ایران پنهان کنید؛ همه دیدند «عزراییل» با همه ی کوچکی اش چگونه دَک و پوزِ پلیدتان را بخاک مالید؛ همه می دانند تا چه اندازه پست و فرومایه اید و تنها کاری که از دست تان برمی آید، خونخواهی از مردم بیگناه و سرفرازترین و برومندتربن فرزندان ایران زمین به بهانه هایی پوچ است. همه می دانند که می خواهید از توده های مردم زهرِ چشم بگیرید و از برآمدِ آذرخش دیگری جلوگیرید. «هرکه نامُخت از گردش روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار» (رودکی)
برای آزادی زندانیان سیاسی بویژه آن ها که رژیم دزدسالار اسلام پیشگان، آهنگ گرفتن جان شان را در سر می پروراند پای به میدان نهاده، خشم خود را نشان دهید!
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳
* وریشه مرادی، زندانی سیاسی، از سوی «شعبه ۱۵ دادگاه اَنقُلاب تهران» به ریاست میخ در گِل (قاضی): ابوالقاسم صلواتی به اتهام «بغی» به اعدام داد باخت.
نشست های دادگاهِ زندانی سیاسی، وریشه مرادی در تاریخهای ۲۷ خرداد و ۱۴ مهر ۱۴۰۳ برگزار و فرمان اعدام وی امروز یکشنبه، ۲۰ آبان به وکلای وی ابلاغ شده است. در این نشست ها، وی اجازه دفاع از خود را نداشت و آن میخ در گِل حتا به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد. همچنین وکلای پرونده که پیشتر از حق بررسی پرونده محروم شده بودند، پس از پایان دومین نشستِ دادگاه، تنها چند ساعت توانستند پرونده موکلشان را بررسی کنند.
برگرفته از «تلگرام» ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
نمودهایی شایان درنگ از بودجه ی سال ۱۴۰۴؛* بودجه ای نه از آنِ توده های میلیونی مردم ایران، دربرگیرنده ی طبقه کارگر و زحمتکشان پیرامون آن که از آنِ دزدانِ میوه چینِ انقلابی تاریخی که آن را به لجن کشانده، روز و روزگارِ بس ناگوار کنونی را به ایران و ایرانی گرانبار نموده اند.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳
* نمودهایی شایان درنگ از بودجه ی سال ۱۴۰۴:
ـ چهارده و نیم
درسَد از درآمدهای نفتی از آنِ "شرکت ملی نفت"؛
ـ روزانه ۴۶۰ هزار بشکه نفت (برابر یک سوم درآمدهای نفتی)، از آنِ
نیروهای آراسته به جنگ ابزار؛
ـ افزایش ۴ برابری دانگ (سهم) نهادهای سپاهی (نظامی) از درآمد
نفت و گاز؛
ـ افزایش ۳۹ درصدی آنچه از دریافت مالیات ها، دست دزدان میوه
چین انقلابی تاریخی را می گیرد؛ در حالیکه غول های فرادولتی مالیاتی نمی پردازند.
بنیاد داده ها برگرفته از «تلگرام» به تاریخ ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳ با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
می خواستم تصویر میانی را بردارم و چیزی دیگر جایگزینش کنم؛ ولی، نه! همینگونه گواهمندتر است:
مردم، امام را روی چشم شان نشاندند و او خود را گم کرد. راست
می گفت که حتا بیابانگردان عربستان نیز هیچگاه تا این اندازه برای آن پیامبر تازی،
حتا پس از نیرو گرفتن و شناخته شدنش به عنوان پیامبر کیش نوپدید اسلام، دست و
دلبازی نکرده بودند. خوب! این هم یکی از جداگانگی های میان تازیان۲ با ما ایرانی هاست که آن ها سیلی نقد را به از
حلوای نسیه می دانند و اگر گرسنه بمانند، نخسیتن کارشان شبیخون به تبار همسایه و
چپاول است؛ هر چیزی که بدست شان بیفتد از گاو و گوسپند گرفته تا زن! اسلام آوردن
شان به آن ها کمک کرد تا این بار بجای به جان هم افتادن، دست در دست هم به جاهای
دوردست تری یورش برند و شبیخون بزنند؛ همین و بس! خوی و سرشت باستانی بیابانگردی
همچنان بر جای ماند؛ خوی و سرشتی تند که بگاه بایسته، الله با جدّ و آبادش را نیز ناسزاگویان
از آسمان به زمین می کشد و مادرش را به عزایش می نشاند:
یک جداگانگی بزرگ فرهنگی میان آن ها با مردمانی که از دیرباز همواره در کارِ سازندگی و نوآوری بوده اند؛ مردمانی آفریننده و یکی از دو سه گهواره ی فرهنگ آدمی بر روی زمین و از دیدگاه آفرینندگی و آنچه به جهانیان پیشکش نموده اند، شاید برجسته ترین گهواره ی فرهنگی! مردمانی همچنین خیره سر و سربلند که به گاه نداری و گرسنگی از همان دیرباز، سنگ بر شکم بسته و گرسنگی را برمی تابیده اند؛ بی آنکه به باغ همسایه ی خویش دست دراز کنند؛ مردمی که با سیلی چهره ی خویش را سرخ نگاه می داشتند تا سربلندی شان پایمال نشود. در داستانی تاریخی و بسیار زیبا، سناتوری رومی که به ایران دوره ی آشوب قُباد ساسانی پا نهاده و همراه با راهنمای ایرانی خود در کوچه پس کوچه های تیسفون اسب می راند به هنگام برخورد با مردگانی در پای دیواری رُسی با شاخه های شاه توت و دیگر میوه های درشت آبدار آویخته از آن با شگفتی می اندیشد:
«... اگر در بیزانس بود، نیازی
به قحطی نبود تا مردم این درخت ها را یک روزه تاراج کنند؛ ایرانی ها نمی دانند
دزدی چیست.»۳ از آن دوران، بیش از
۱۶ سده می گذرد؛ گرچه، نمودها و نشانه هایی از چنین خوی و سرشت و رفتاری را خود تا
پیش از انقلاب بهمن ۵۷ و حتا یکی دو سال پس از روی کار آمدن رژیمِ سگ مذهبِ اسلام
پیشگان که آن را شاخه ای دیر روییده از فرمانروایی تازیان بر ایران باید بشمار
آورد، در برخی شهرهای کوچک و بزرگ ایران گواه بوده ام؛ کسانی که مرگ را پذیرا می
شدند؛ ولی دست به دزدی نمی یازیدند.
اکنون، "فرهنگ" دستار به سرها نزدیک به چهار دهه
در میهن مان فرمانرواست:
دزدی، دروغگویی، کژدستی، هیزی و هزار پلشتی و پلیدی دیگر،
همگی زیر نام الله، کاربرد فراوان یافته و تار و پود اجتماع ایران را آلوده است.
بدرازای اندکی بیش از زندگی یک نسل (سی سال)، خوی و سرشت ایرانیان بویژه در لایه
های میان به بالای اجتماعی، دگرسانی هایی ناخوشایند از خود نشان می دهد. «ایلیا
ارنبورگ»، یکی از نویسندگان پیشروی شوروی، دیرزمانی پیش، سخنانی کمابیش در این
مایه گفته بود: تنها بدرازای یک نسل می توان از کمونیسم به فاشیسم گرایید! درستی
سخن وی را هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان و از آن میان بویژه کشورهای اروپای
باختری بروشنی می توان دید؛ گرچه با همه ی این ها و باید افزود: خوشبختانه، اندازه
و چگالی چنین دگرسانی های ناخوشایندی در میان لایه های فرودست جامعه در همه جای
جهان و از آن میان ایران خودمان آنچنان نیرومند نیست؛ نمونه ی فداکاری بزرگ آتش نشان
ها که تنها نمونه در اوضاع بس نابسامان و ناگوار اقتصادی ـ اجتماعی کنونی نیز نبوده
و در آینده نیز نخواهد بود، گواه آن خوی و سرشت برجای مانده از نیاکان ایرانیان و
نشانه ای از پابرجایی «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» است که گوهر خود را
یکبار دیگر در گستره ای بزرگ تر دیر یا زود به نمایش خواهد نهاد. از جان گذشتگی ها
و پایمردی های بزرگِ رادمردان و رادزنان ایرانی که به هر بهانه ی کوچک و بزرگی از
سوی رژیم ضد ایران و ایرانی فرمانروا بر میهن مان به زندان افکنده می شوند، نمونه
های دیگری از راستی و درستی ایرانی است؛ سرزمینی که بدرستی «بنگاه مزدک ها و بابک
ها» نام گرفته است.
دیر یا زود، هرچند بگمانم با رنج و خون بسیار، این دوره ی ناسزاوار بدرازا کشیده شده نیز سپری شده و رژیم دزدان سگ مذهب به تاریخ خواهد پیوست. با این همه، امیدوارم این روند چندان بدرازا نکشد؛ زیرا هر روز پابرجایی رژیم از درون پوسیده و بی سر و سامان ایلخانی فرمانروا بر ایران، کشور را بیش از پیش بسوی گسستگی پیوندهای چندهزار ساله ی خلق های ایران و فروپاشی ایران زمین می کشاند. چنین مباد!
ب. الف. بزرگمهر ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۵
https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/02/blog-post_82.html
پی نوشت:
۱ ـ روح الله خمینی و «امام» آینده، هنگام بازگشت به ایران پس از سالیانی دراز در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسیده بود «چه احساسی از بازگشت به ایران دارد» به همین بسنده نمود که بگوید: «هیچی»!
۲ ـ واژه «تازی» در بنیاد خود به معنای «چادرنشین» است. ایرانیان در دوران کهن به بیگانگان (بگونه ای عمده چادرنشین) پیرامون ایران، تازی می گفته اند. واژه های «تاجیک» یا «تاژیک» نیز از همین ریشه است. این واژه را می توان همتراز واژه «بَربَر» برای یونانیان کهن بشمار آورد. برای آگاهی بیشتر به «واژه نامه ی دهخدا» نگاه کنید.
برگرفته از پی نوشتِ «پیروزی تازیان بر ایران از دیدگاه فردوسی»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۷ بهمن ماه ۱۳۸۹
https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/02/blog-post_06.html
۳ ـ «مزدک»، نوشته ی «موریس سیماشکو» با برگردان بسیار خوبِ سهراب دهخدا، چاپ دوم، سال ۱۳۶۲ خورشیدی
«... یکی از اولویتهای بسیار مهم ما مباحث محیط زیستی و آب بود و دیدیم که اولین مصوبه دولت یازدهم در ارتباط با احیای دریاچه ارومیه بود. در سفری که به ارومیه داشتم، بسیار خوشحال شدم که دیدم آب این دریاچه تثبیت شده و چند سانتی هم بالا آمده ... شیرین کردن آب دریاها و مهار آبهای مرزی نیز از دیگر راهحلها است که با اجازه مقام معظم رهبری ۸ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مسئله آب برداشت میکنیم. در برنامه ششم توسعه نیز یکی از اولویتهای اصلی ما آب و محیط زیست است.»، «ایسنا»، ۱۲ امرداد ماه ۱۳۹۵
سخنان بر زبان نیامده و گفتگوهای درگوشی آن پاچه ورمالیده
با «خرگوش مُعَظّم»:
ـ اگر حضرتعالی اجازه بفرمایید یکی دو میلیارد آن را به
اخوی بسپاریم تا انشاء الله در رشته ی «آب درمانی» تحصیلات و مطالعات شان را در
انگلیس تکمیل کرده، برگردند و در حل مُعضل آب به کشور عزیرمان خدمت کنند ...
ـ ما درباره ی «سخن درمانی» و ربط آن با رشته ی «حقوق» که جنابعالی در آن تخصص گرفته اید، چیزهایی در این میان دستگیرمان شده است؛ خودمان هم در این زمینه، بحمدلله نخوانده مُلّاییم؛ ولی درباره ی «آب درمانی» تاکنون چیزی به گوش مان نخورده بود. اگر به حل مشکل آب کمک می کند، چه اشکالی دارد؛ با خرید و فروش ارز و این ها مربوط نیست که انشاء الله؟!
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ امرداد ماه ۱۳۹۵
من هنوز نیامده، سر و کلّه ات اینجا پیدا شد! بیگمان باز هم پول می خواهی؟! سرمایه دارانِ ما هر روز جان می کنند تا سوراخ هایی برای سرمایه گذاری در بازارهایی که هر روز تنگ تر می شوند، بیابند تا کار و بارشان بچرخد؛ تو هم سوراخ دعای خوبی یافته ای که بی هیچ دردِ سر پول بیرون بکشی و سرکیسه مان کنی. پدرخوانده ی کوکایینی ات ترا لوس و نُنُر بار آورد که هر بار اینجا بدوی و بی آنکه دستاوردی داشته باشی، پول پارو کنی. او دارد می رود و دو ماه دیگر گورش را گم می کند. اینکه با خود بیندیشی من جایگزین وی خواهم شد و هر چه خواستی کف دستت بگذارم، کور خوانده ای! این پنبه را از گوش هایت درآور. بزودی هم دیگر به کسانی چون تو نیازی نخواهیم داشت؛ یا خودمان سرراست کار را بدست خواهیم گرفت یا اگر نشد، نامزدی شایسته در لهستان خواهیم یافت. تو هم اگر بخت یارت باشد، می توانی تلخک بازی هایت را در جایی که خریدار داشته باشد، پی بگیری
از زبان لات بی همه چیز «یانکی»: ب. الف. بزرگمهر ۱۹ آبان ماه ۱۴۰۳
ما به نمایندگی از سوی ششلول بندهای «جامعه جهانی» که خودمان نیز از کارمندان بلندپایه شان هستیم، کاریای زیر ساتور نگاه داشتن دستان شما را بر دوش داریم؛* جنب بخورید، دست تان را می بُریم! همانگونه که شما با دزدهای خرده پا در کشور خود رفتار کرده و می کنید، ما نیز به نمایندگی از سوی کلان سرمایه داری جهانی، همین بلا را بسرتان می آوریم تا پا در جای پای ما ننهید و کفشی که به پای تان بسیار گشاد است را به پا نکنید؛ اگر تاکنون، کار به آنجا نکشیده به شَوَندِ نیک اندیشی و نیکخواهی مان است! ما چون شما سنگدل نیستیم و بیش تر با پنبه سر می بُریم؛ ولی پایش بیفتد، سر، دست، پا و حتا «عضو شریف» تان را خواهیم برید و خوراک سگ های نگهبان پاسبان های مان خواهیم کرد تا بهتر پاچه ی پرخاشگران خودمان در خیابان ها را بگیرند.
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ دی ماه ۱۳۹۸
* ساتورِ «قطعنامه ی فصل هفتم سازمان نامور به ملت ها»
https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/01/blog-post_752.html
«بوریس جانسون» و «امانوئل مکرون»، بار دیگر بر پایبندی کشورهای خود به پیمان هستهای با ایران [بخوان: گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] پا فشردند.
برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۹ دی ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)