«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ آبان ۱۲, شنبه

آماج این بازدید، بیش تر آشنایی با جغرافیای هوایی این دور وبرها بود

ـ چیزی می بینی؟*

ـ نه چندان؛ بیابان و کوه و کمر است. تروریست ها را هم که از این بلندا نمی شود دید؛ اگر باشند هم قرار نیست برای مان با شادی دستی تکان بدهند؛ رگبار مسلسل است که به سوی مان می گیرند. برای چه زمینی نیامدیم؟

ـ خوب! آماج این بازدید، بیش تر آشنایی با جغرافیای هوایی** این دور و برها بود.

ـ جغرافیای هوایی؟! این دیگر چه صیغه ای است؟

ـ شاخه ای تازه از دانش و فن آوری دورسنجی است!

ـ نشنیده بودم؛ ولی چه رَپتی (ربطی) به تروریست ها دارد؟ آن ها که روی زمین اند ...

ـ خوب! برای همین ما برای آشنایی با جغرافیای هوایی آمده ایم. تنت که انشاء الله نمی خارد برادر؟!

گفتگوی پندارآمیز دو مزدور الدنگ نظام خرموش پرور:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳

* بازدید هوایی سردار رادان از نقاط کویری و مرزی سیستان و بلوچستان

احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور  و هیات همراه از نقاط کویری و مرزی سیستان و بلوچستان بصورت هوایی بازدید کرد.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  دهم آبان ماه ۱۴۰۳

** برای جلوگیری از برداشت نابجا و ناروا، دانش و فن آوری به نام «جغرافیای هوایی» نداریم. هر یک از پدیده های هماوند با هوا بسته به جُستار آن از خودِ «هواشناسی» («climatology») گرفته تا بررسی آلودگی های هوا نام های ویژه ی خود را دارند. من آن آمیخته واژه را چون گونه ای ریشخند از زبان یکی از آن دو الدنگ (سردار ساختگی) برای دست انداختن یا باریک تر: دست به سر کردن آن دیگری بکار بردم. سپس، درست پیش از گنجاندن این یادداشت با خود گفتم جستجویی در اینترنت داشته باشم؛ شاید کسی چنین آمیخته واژه ای را بکار برده باشد. کسی فن آوری «remote sensing» را چنین به پارسی برگردانده که نادرست است. برگردانِ درست آن به پارسی همان دورسنجی است که بسته به جُستار، ابزارها و گستره ی آن می تواند از زمین، هوا، زیرِ آب و سپهر پیرامون زمین انجام پذیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!