ایوب شهبازی، نوجوانی زندانی در زندان سنندج است که از سوی بیدادگاه رژیم دزدان اسلام پیشه به مرگ محکوم شده و باید به دار آویخته شود. وی که هنوز کم تر از ۱۸ سال دارد، کسی را کشته است. چه کسی، برای چه و چگونه، برایم هیچ روشن نیست؛ ولی آنچه روشن تر از روز است، اینکه وی نیز چون شمار سترگی از بزهکاران اجتماعی دیگر که هر روز از سوی رژیم تبهکار فرمانروا بر ایران بدار آویخته می شوند، فرآورده ی همان اوضاع و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی ناگوار و تلخی است که این رژیم پلید برای توده های مردم ایران رقم زده است. نیک که بنگری، دزدانی بس بزرگ در جامه ی اسلام به همه گونه تبهکاری های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ... دست می یازند، بی آنکه کسی بتواند به آن ها بگوید: بالای چشم تان ابروست! دزدانی که برای گسترش ترس در میان مردم، گناهانی کوچک تر از آنچه این نوجوان به آن دست یازیده و هرگونه پرخاش مردم به چنین اوضاع نابسامان و دزدبازار گسترش یافته در کشور را با چوبه ی دار یا زندان های درازمدت پاسخ می گویند … دزدانی که براستی تک تک شان سزاوار چوبه های دارند؛ از آن مترسک تمرگیده در جایگاه "رهبری" و یار غارش: «اُم الفساد والمفسدینِ» دزد سرِ گردنه گرفته تا بسیاری دیگر در هِرَمی که آبشخورِ آن، خون خلق های ایران زمین و بویژه جوانان آن است.
مرگ بر رژیم تبهکار و خیانت پیشه ی دزدان اسلام پیشه!
ب. الف. بزرگمهر ششم آذر ماه ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر