«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ آذر ۱۹, دوشنبه

می میریم، می میریم، قانون نمی پذیریم

پاسخ رژیم سگ مذهب به انبوه توده های کارمند و کارگر و بویژه بازنشستگان شان که در این سال ها نشان دادند تا چه اندازه در درخواست های خود پایدار و استوارند؛ گرچه با این همه، همچنان نتوانسته اند رژیم تبهکارِ سزاوار سرنگونیِ ننگ ایران و ایرانی را از رو ببرند؛ رژیمی ایلخانی که قانون های پایور شده ی خود را نیز در بسیاری باره ها زیر پا نهاده و می نهد:
می میری، می میری، ذِلَّت نمی پذیری؟! فوتینا! ما هم می میریم، می میریم، قانون نمی پذیریم! بجنگ تا بجنگیم! جنگ جنگ تا پیروزی!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۳

ویدئوی پیوست (گردهمایی و راهپیمایی فرهنگیان بازنشسته ۱۴۰۰ در هوای سرد و بارانی تهران در برابر «مَهِستانِ شورای اسلامی» ۱۹ آذر ماه ۱۴۰۳، برگرفته از «تلگرام»):

می میریم، می میریم، قانون نمی پذیریم



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!