«آقا خدا کمرمان را دو نیم کند، اگر قصد بدی داشته باشیم؛ ما در غیاث آباد یک همولایتی داشتیم با چند سر عائله ی قد و نیمقد که دار و ندارشان از دنیا یک گاو بود. این زبان بسته که وخت شیردوشی پنداری گِلونش را بیش از اندازه فشار می دادند، همیشه ی خدا ماغ می کشید؛ ماغ هایی سوزناک که دل بنی آدم را کباب می کرد. اَخوی سرهنگ شما این جوانک نوخط را که نشانم داد، یاد آن زبان بسته افتادم؛ من عربی آنقدر نمی فهمم که چه می گفت؛ فقط از آخوندی که آن بالا نشسته بود و حبیبی حسینی که گفت، ملتفت شدم که تعزیه امام حسین علیه السلام است. داشت گریه مان می گرفت که وسط نوحه بیلاخی برای بنده خدایی پشت سرش کشید! گفتیم آی بابام هِی، این را از کجا پیدا کرده اند؟! آقا صد رحمت به گاو همسایه مان در غیاث آباد ...
از زبان «مش قاسم» رو به «دایی جان ناپلئون»: ب. الف. بزرگمهر هفتم دی ماه ۱۴۰۳
***
طنین نوای «حسین علیهالسلام» در حسینیه امام خمینی (ره(
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» دوم دی ماه ۱۴۰۳
ویدئوی پیوست: آقا صد رحمت به گاو همسایه مان در غیاث آباد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر