«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ دی ۹, یکشنبه

آمدی نسازی ها! چچوری من جنسیتم را کنار بگذارم ...

آمدی نسازی ها! چچوری من جنسیتم را کنار بگذارم، وختی که درست پشت سرم یک قُلتَشَن* به ریسمان الهی چنگ زده و هِن و هِنَش را پشتِ گوشم می شنوم؟!

از زبان «خاله خان باجی نظام»: ب. الف. بزرگمهر   نهم دی ماه ۱۴۰۳

* کژذیسه شده ی آمیخته واژه ی «کولدوچن» (کول+دو+چند) به آرش آدمی چهارشانه (پیشنهاد از دید من نیز درست کاربری در یکی از واژه نامه ها) یا با اندک چشم پوشی: «گردن کلفت»

***

نعمت خدا یعنی اینکه قبایل و قومیت و جنسیت را کنار بگذاریم و همه به ریسمان الهی چنگ بزنیم.

از پرچانگی های «ملیجک نظام» در «نشست سراسری نماز در بجنورد»

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  پنجم دی ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!