«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ دی ۶, پنجشنبه

آیا همچنان بهانه ای دیگر در سر می پرورانید؟

می بینید؟! ما اینجا نه تنها به زیارتگاهِ آن بانو دست درازی نکردیم که گروهی را نیز برای پاسداری از آن بکار گماشتیم.* پیش از این نیز چنین کارهایی از برادران ما سر نزده و پاسداران شما به هر شَوَندی که نمی دانیم، مَتّه به خشخاش نهاده و کار خود را بیش از اندازه بزرگ نشان می دادند. چه خوب شد که گورشان را از اینجا گم کردند. آیا همچنان بهانه ای دیگر در سر می پرورانید؟

از زبان آن تروریستِ بتازگی آراسته به فُکُل کراوات:  ب. الف. بزرگمهر   ششم دی ماه ۱۴۰۳

* روزنامه «رأی الیوم» از دستور فرمانده گروه دشمن به جنگ ابزار آراسته ی «هیأت تحریرالشام» به یک گروه امنیتی برای پاسداری از زیارتگاهِ حضرت زینب (س) در دمشق آگاهی رساند.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»  یکم دی ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!