«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ آذر ۱۵, پنجشنبه

از روز و روزگار توده های مردم رو بمرگ و نابودی هیچ مپرس و مگو!

می بینی الاغعلی؟! بنشین روز و شب، وخت و بیوخت، الی ماشاء الله برای سیدالشهدا و زهرا و زینب و سکینه و رقیه سینه بزن؛ اشک بریز و از مناقب داشته و نداشته شان پرچانگی کن؛ ولی از روز و روزگار توده های مردم رو بمرگ و نابودی و کارگرانی که هر روز زیر چرخ دنده های نظامِ سگ مذهبت به لقاء الله می پیوندند، هیچ مپرس و مگو! در کنارِ شنید و شنودها اینگونه نمونه ها را نیز هر از گاهی به عرض مبارک و میمونت می رسانند؟ روشن است که نه! خاطر رهبر عالیقدر که نباید از شنیدن و دیدنِ پرخاش های «عوام النّاس» به تنگ آمده، مُکَدَّر شود.*

ب. الف. بزرگمهر   ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۳

* ... اما آن بزرگانِ صاحب توفیق كه وجودشان به زینت حلم و وقار مُزَیّن است، اگر هزاربار، مجموع اتباع او را در برابر او كون بدرند، سر مویی غبار بر خاطر مبارك او ننشیند. لاجرم چندانكه زنده است، مرفه و آسوده روزگار بسر می برد. او از اهل و اتباع خشنود و ایشان از او فارغ و ایمن؛ اگر وقتی تهمتی به او رسانند، بدان التفات ننماید و گوید:
گر سگی بانگی زند در بام كهدان غم مخور!

جاودانه عُبید زاکانی

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/02/blog-post_44.html

ویدئوی پیوست: از روز و روزگار توده های مردم رو بمرگ و نابودی هیچ مپرس و مگو




هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!