وختی داد کلان دزد نامدار زنگوله پا نیز درمی آید، نشان از ناگواری اندر ناگواری و غوز بالای غوز نظام سگ مذهب سزاوار سرنگونی دارد.۱ آیا می خواهند دزد فرومایه ای به نام بابک زنجانی که گفت و از دید من بدرستی گفت که «من تابلویی بیش نبودم» را به چوبه ی دار بسپارند؟ چرا؟! ده ها کلان دزد گردن کلفت تر از آن «تابلو» از آن میان، خودِ این زنگوله پا در چنین رژیم تبهکاری در ناز و آسایش خرغلت می زنند و همچنان ایران را می چاپند. چرا درباره ی این ها که کم و بیش همه ی سران و سردمداران نظام دزدسالار را دربرمی گیرد، جیکش درنمی آید؟ آیا می خواهند با نابودی «تابلو»ی فرومایه که با کمال خضوع و خشوع۲ راز و رمزهای کلان دزدان آغابالاسرِهای خود را در دل نگاه داشته و چیزی به بیرون درز نداده، سر نخ ها را چون چندین نمونه ی پیش از آن، کور نموده و یکی دیگر از سوراخ های باز مانده ی نظام دزدسالار را پر کنند؟ شاید؛ ولی ندایی درونی فریاد برمی آورد، تنها این نیست. دزدان ریز و درشت بویژه هر چه درشت تر باشند، همزمان با چشم و همچشمی های دیرپا و همیشگی باید هوای یکدیگر را نیز داشته باشند.
بروید برای خنک شدن دل سوخته، سر سرکوب شده با پتک «عزراییل» و آبروی باخته، بهترین و برومندترین فرزندان ایران زمین را بدار بیاویزید!
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ دارند دزد محکوم به اعدام را تبدیل به قهرمان ملی می کنند! شرم آوره. (بیژن زنگنه، وزیر پیشین نفت) برگرفته از «تلگرام» ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳
۲ ـ پوزش از کاربرد چنین واژه های نخراشیده، نتراشیده ی تازی
ویدئوی پیوست: وختی داد کلان دزد نامدار زنگوله پا نیز درمی آید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر