یکی از ویژگی های برجسته ی رژیم و دولتی کارآ و خواهان پیشرفت در هر کشوری، برخورداری از سیاستی یکپارچه و همگرا با رویکردی توده ای در همه ی زمینه ها، روندها، بخش ها و رشته هاي اختسادی ـ هازمانیست؛ بدون چنین یکپارچگی و همگرایی نسبی، همانگونه که نزدیک به ۴۷ سال گذشته در میهن بخت برگشته مان گواه آن بوده ایم، نه تنها از پیشرفت و آبادانی و بهبود نشانی نمی بینی که همواره با رژیم و دولت هایی سر و کار یافته و می یابی که برجسته ترین ویژگی شان ناپایداری در روندی واگرایانه است؛ روندی که هرج و مرج و هرج و مرج جویی برجسته ترین نمود آن بوده و در آشفته بازاری پرهیاهو، زد و خورد، زد و بند و گاوبندی میان دزدان از خرد و کلان جایی درخور و چشمگیر می یابد. برای آنکه راه دور نروم، نمی توان چون نمونه، در پهنه ی اختساد دست به کارهایی برای بهبود زندگی مردم زد۱ و در پهنه ی هازمانی، مردم را به دو گروه خودی و ناخودی در کنار گروه های کم جان ترِ نخودی و بیخودی بخش نمود و بدتر از آن به هر بهانه ی کوچک و بزرگی، ناخودی ها را روانه ی زندان نموده یا بدار آویخت.
چون نمونه ای دیگر، نمی توان ماسماسکی را برای رهبری بخش دولتی۲ اختسادی چپاول شده از سوی کلان بازرگانان و سوداگران و خرپول های «جامعه جهانی» با دستیاری نوکران شان در این یا آن کشور بکار گِل گماشت و آنچه «بخش خصوصی» نامیده شده را یکسره در چنگ چپاولگران یاد شده، رها نمود۳ و چشم بر تبهکاری های شان بست.
نمی توان در کنار یک وزارتخانه با وزیری رسمی، چندین و چند وزارتخانه ی سایه با کارچاق کن هایی گوناگون بکار گرفت که در کردار به دست و پای هم پیچیده و آنگاه که کار گرهی سخت می خورد، نیازمند آقابالاسری نادان تر از خود شده دست بدامن وی دراز کنند.
از اینگونه ناهمتایی ها که هم نشانه ای از واگرایی در این یا آن زمینه و نیز بگونه ای دربرگیرنده به نمایش می نهند و هم زنجیره ی واگرایی را گسترش بخشیده بر تندی و شتاب آن می افزایند، می توان ده ها نمونه ی دیگر نیز آورد؛ ولی همین چند نمونه ی نارسا و بیش تر اشاره وار، برای دریافت برجستگی جستار بگمانم بس باشد.
این نکته را نیز می افزایم که در سنجشی نسبی، حتا در رژیم های ایلخانی سده های میانی ایران با چنین ناپایداری ها و دوگانگی در رفتار و کردار روبرو نبوده ایم؛ رژیم سگ مذهب دزدان اسلام پیشه ی کنونی با آنکه از کم و بیش همه ی ویژگی های رژیم های ایلخانی برخوردار است، رژیم بی در و پیکری نیز هست؛ رژیم ایلخانی بی در و پیکری که در روندی واگرایانه کار را به فروپاشی ایران زمین و گسست پیوندهای تاریخی خلق های همبسته ی آن می کشاند؛ روندی که از سال ها پیش آغازیده و اینک تندترین سراشیبی خود را می پیماید.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران
برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۱۷ دی ماه ۱۴۰۳
پی نوشت:
۱ ـ گرچه در رژیم دزد سالار اسلام پیشگان سزاوار سرنگونی، چنین داوی گزافه گویی بیش نبوده و آنچه آورده ام سویه ای نمادین دارد.
۲ ـ بخش عمومی یا هر نام پوششی دیگری که به آن داده و می دهند.
۳ ـ «هم اکنون، اقتصادمان تا اندازه ای بسیار به دو بخش بالادستیِ «اقتصاد سیاه و بدبوی نفتی» که بخش عمده ای از آن به «جامعه جهانی» صادر می شود و «مردم» هم از آن بهره مند می شوند و پایین دستیِ «اقتصاد پاک و پاکیزه ی و غیره» که «عوام النّاس» بی چشم و رو هنوز بخش ناچیزی از نفت و گاز ولایت را می بلعند، بخش شده است ...»
برگرفته از یادداشتِ «اقتصادِ
بالادستی و اقتصادِ پایین دستی» ب. الف.
بزرگمهر ۲۰ بهمن ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/02/blog-post_9.html
***
نخستین اسکله نفتی بخش خصوصی در پارس جنوبی بهرهبرداری شد
بهره برداری عملیاتی از نخستین اسکله نفتی بخش خصوصی با سوختگیری موفق کشتی بنگلادشی در منطقه پارس جنوبی کنگان استان بوشهر انجام شد.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر