به عاغای تان بگو، خوشبختانه عیسا مسیح نه هیچگاه در میان ما بوده و نه پس از این خواهد بود؛ همانگونه که در نخستین برگ های کهن ترین انجیلِ های کمتر دست خورده* آمده، وی روحی بود که برای رهایی یهودیان از بیداد بزرگ سپاه روم در بازه ی زمانی کوتاهی به زمین فرود آمد و سپس به آسمان بازگشت یا اگر باریک تر بگویم: گریخت. ما که خودمان پاپ هستیم، اینهمه درباره ی فرستاده ای که هرگز کالبدی زمینی نداشته و همه ی آن افسانه ها از آن میان به چلیپا میخکوب کردن وی نیز نادرست و پنداربافی هایی است که پس از خوش آمدن خداوندان زر و زور آن هنگام جهان یا همانا امپراتوران رومی از پندارِ آمدن رهایی بخش (منجی) برای رهانیدن مردم تنگدست و بیچاره که دیگر تنها یهودیان را دربرنمی گرفت و بر بنیاد آنچه مانی پیامبر ایرانی برای ساخت و پرداخت دینی جهانی در سر داشت تا دین ها و آیین های گوناگون را در کالبدی یگانه جا داده از زد و خوردشان با یکدیگر جلو گیرد، پنداربافی نمی کنیم. این نیز روشن است که یکی از پیروانِ ایتالیایی پیگیر آن پیامبر بزرگ ایران باستان که چهار سده پس از آن، این باورها را به دین ترسایان آورد و با رنگ و رو و مانشی تازه بخشیدن به آن، خود وی تا جایگاه «سنت آگوستین» در دین نونوارشده که رو به گسترش چشمگیری نهاده بود، فراز یافت،،. کاش ایشان بجای این نوشته ی پَت و پَهن (لوح)، خوراکی از بلدرچین برای مان می فرستاد که درباره ی سودمندی های آن بسیار شنیده ولی تاکنون آن را نچشیده ایم.
از زبان «پاپ فرانسیس» یا همانا «پاپی جان» در پاسخ به «کیرِ خرِ همه چیز دانِ نظام خرموش پرور»: ب. الف. بزرگمهر ۱۶ دی ماه ۱۴۰۳
* همانگونه که در همه ی کتاب های هوایی (بجای آسمانی) از آن میان، «قرآن» بدرازای زمان و بنا بر گرایش های سیاسی و هازمانی سردمداران هر دوره، دست برده شده و چیزهایی به آن ها افزوده یا از آن ها کاسته و جابجا شده، «انجیل» نیز در گذر زمان از دستبردهای بسیار بی گزند نمانده و به همین شَوَند، بسیاری از نمونه های کنونی آن با نخستین نمونه های آن از جداگانگی گاه چشمگیری برخوردارند.
***
نماینده سیاسی «جمهوری خرموش های دزد اسلام پیشه» در واتیکان، در دیدار با «پاپ فرانسیس»، لوحی دربرگیرنده ی گزیدهای از سخنان حضرت آیتاللهالعظمی* خامنهای درباره حضرت مسیح علیهالسّلام با عنوان «اگر مسیح در میان ما بود»، به رهبرِ کاتولیکهای جهان پیشکش نمود.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» ۱۶ دی ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
* هیج آخوند جاافتاده یا پژوهشگر دینی درست و درمانی در ایران، این مردک دروغگو، خودنما و پرچانه با دانشی پیش پا افتاده در هر زمینه ای را چون «آیتالله» نمی پذیرد؛ چه برسد به «آیتاللهالعظمی»!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر