«پرزیدنت بادبادی» در اندیشه با خود:
این یوزپلنگ ماده کم تر از آن گاومیش که بزودی جایگزین من می شود، نیست. افسوس که در همچشمی با وی برای دستیابی به مهتری جمهوری شکست خورد؛ وگرنه، جنگ جهانی راه می انداخت و کار با خرس روسی و پاندای چینی را یکسره می کرد ... آخ! کاش می شد یک گردن آویزِ آزادی هم بگردن دُردانه پسرم می آویختم؛ افسوس! همینکه توانستم در این جایگاه گند و گه کاری هایش را ببخشم تا زندانی اش نکنند، هنر کردم؛ گرچه، گاومیش و دوستانش، دست شان برسد، آماده اند گُل پسرم را روی چهارپایه ی الکتریکی نشانده، جگرمان را خون کنند ...
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ دی ماه ۱۴۰۳
***
جو بایدن [بخوان: «پرزیدنت بادبادی»] ، مِهتر جمهور «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها]، در واپسین آیین پیشکش «گردن آویز آزادی» مِهتریِ جمهوری که برترین نشان شهروندی «ایالات متحد» است، این نشان را به ۱۹ تن پیشکش نمود.
در آیینی که شامگاه شنبه ۱۵ دی در کاخ سپید [بخوان: کاخ روسیاه] برگزار شد، بایدن «گردن آویز آزادی» را از آن میان، بر گردن «هیلاری کلینتون» وزیر برونمرزی پیشین «یانکی» ها ... و «جرج سوروس» میلیاردر و نیکوکار نامدار (!)[بخوان: ویژه کار کودتا در کشورهای پرآشوب زیر نام انقلاب هایی رنگی پنگی] آویخت.
بنیاد داده ها برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۴۰۳ با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر