«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ دی ۲۲, شنبه

هر جا که هستیم به پشتیبانی از درخواست این پدر و مادر برخیزیم

هر جا که هستیم، چه ایران و چه هر کشوری دیگر، هر دین و باوری که داریم از درخواست این پدر و مادر پشتیبانی کنیم (ویدئوی پیوست)؛ و نه تنها از آن جان شیفته: «پخشان عزیزی» که دستیار و دستگیر آدم هایی نیازمند کمک بوده که نیز از دیگر زندانیان رستایی ـ سیاسی پایدار و سرفرازی که به بهانه های شگرف و من درآوردی رژیمی تبهکار و سزاوار سرنگونی به چوبه ی دار دادباخته اند به پشتیبانی برخیزیم! همه شان چنانچه حتا کار سیاسی نیز کرده باشند، کوچک ترین بزهی به انجام نرسانده اند. «آدمی جانوری سیاسی است»۱ (ارستو) و «هیچگونه مرز و مرزکشی سرراست و یکبار برای همیشه میان کنشگری رستایی با کنشگری سیاسی از هستی برخوردار نبوده و نیست»۲ بویژه آنجا که سخن از نان نیز بخودی خود سیاسی است.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳

پی نوشت:

۱ ـ برگرفته از یادداشتِ «هر روز مات می مانی، چه بگویی و چه بنویسی؟»   ب. الف. بزرگمهر   ۲۹ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/05/blog-post_647.html

۲ ـ برگرفته از یادداشت «گونه ای فریبکاری ناخواسته، فراتر از ꞌکاسه ای زیر نیم کاسه نهادنꞌ«!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ فروردین ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/04/blog-post.html

کوشش بیهوده و ریشخندآمیزی است که از سوی رژیم تبهکار فرمانروا بر ایران برای گنجاندن سندیکاهای کارگری در چارچوب تنگ و بی آرشِ سازمان هایی رستایی دنبال شده و می شود؛ سازمان هایی که گویا تنها کارشان، پیگیری درخواست های ریز و شپش اقتصادی کارگران است؛ آن هم بگونه ای که از دست به گفته ی نادرست ساخته و پرداخته شده ی قلم بمزدان سرمایه: «کارآفرینان»، صدقه دریافت می کنند! نه! سندیکاها و از آن میان، بویژه سندیکاهای کارگری، سازمان هایی رستایی ـ سیاسی اند؛ به همین شَوَند است که سرمایه داران از رویش و گسترش آن ها در میان کارگران بیمناکند و تا آنجا که می توانند در کارشان سنگ می اندازند و چنانچه نتوانند جلوی آن را بگیرند، می کوشند تا سندیکاها را در چارچوب سازمان هایی خرده کار و وابسته به خود دگردیسه نمایند.

برگرفته از پی نوشتِ یادداشتِ «پیروزی کوچک، ولی پرآرش برای گام های بزرگ تر و استوارتر به پیش!»  ب. الف. بزرگمهر    ۱۱ تیر ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/07/blog-post_1.html

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام»   ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳): هر جا که هستیم به پشتیبانی از درخواست این پدر و مادر برخیزیم



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!