«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ دی ۲۰, پنجشنبه

در پشتیبانی از جانی شیفته ـ بازپخشش

امدادرسانی به جنگ‌زدگان جرم نیست.

حضور در مناطق جنگی و امدادرسانی به زنان و کودکانِ جنگ‌زده و تحمل مخاطراتِ حضور در مناطقی که توسط نیروهای داعش احاطه شده بود، قابل‌تقدیر است. پاسخ به آن حکم مرگ نیست.

حدود یک‌سال است که با پخشان عزیزی، مددکار اجتماعی و فعال در حوزه‌ی ژنولوژی هم‌بند هستیم.

بعد از تحمل ماه‌ها انفرادی، بازجویی و شکنجه وارد بند زنان زندان اوین شد و در تیرماه سال گذشته، در دادگاهی فرمایشی، بدون ملاقات با وکیل در روزهای متنهی به برگزاری دادگاه و بدون آنکه فرصتِ دفاع از خود داشته باشد، با اتهاماتی واهی محکوم به اعدام شد.

حدود پنج ماه است که از ملاقات با وکیلان و خانواده محروم است. حتا حالا که پرونده برای بازبینی مجدد به دیوان ارسال شد نیز از حق ملاقات با وکلا و فرصتِ مشاوره با آنان محروم است.

پخشان سال‌های طولانی از عمر خود را در کمپ‌های آوارگان جنگی به امدادرسانی به زنان و کودکان جنگ‌زده که از حمله‌های داعش جان به در برده بودند، سپری کرد و پس از بازگشت به ایران و نزد خانواده، به همراه تعدادی از اعضای خانواده‌اش بازداشت شد.

صدور حکم مرگ برای یک مددکار که به امدادرسانی به قربانیان داعش برخاسته بود _که جمهوری اسلامی خود مدعی مقابله با آنان است ،  و اعمال فشار بیشتر بر او و خانواده از طریق محدود کردنِ او در زندان با محرومیت از حقوق اولیه‌ی یک زندانی را خالی از غرض نمی‌بینیم.

ما نگران عواقب صدور این حکم هستیم. حکمی که آن را پاسخ به خیزشِ زنان علیه آن‌چه به ناحق بر آنان روا داشته‌اند می‌دانیم.

 واکنش شما پیش از آنکه دیر شود، کارساز خواهد بود.

ریحانه انصاری

گلرخ ایرایی

سکینه پروانه

ناهید خداجو

نسرین خضری جوادی

وریشه مرادی

مریم یحیوی

برگرفته از «تلگرام»   ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۳ (برنام از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/11/blog-post_50.html

پی افزوده:

روشن نیست کدام گناه، بزهکاری یا تبهکاری از آن جانِ شیفته سر زده یا باریک تر بگویم: کدام هیزم تری به خرموش های همچنان فرمانروا بر زندگی و هست و نیست ایرانیان فروخته که حتا ناساز با آموزه های آن دین وامانده و برداشتِ خرموشی بده بستانکارانه از آن که می گوید: «زنان را به هیچ رو نباید کشت»، فرمان بدار کشیدن وی را از دهان میمون و مبارک یا کونِ قهرمانِ نرمشکارِ خویش در کرده اند؟ چیزی بیش از این نیز ندارم که به آنچه آن زنان سرفراز زندانی نوشته و دستینه نموده اند، بیفزایم. برای من، تنها نگاهی به چند پرتور گنجانده شده در رسانه ها و اندکی باریک شدن به چهره و چشمان بزرگوارش بس بوده و هست تا به فرمانی برخاسته از ژرفای درونم گوش فرادهم:
نه! او گناهکار نیست و نمی تواند گناهکار باشد. او جانی شیفته و نیکوکار است.

آیا این همان هیزم تری نیست که خرموش های ننگ ایران و ایرانی را برانگیخته تا جانش را بستانند؟

در پشتیبانی از پخشان عزیزی، چه مرد، چه زن، چه پیر، چه جوان با همه ی نیرو و توان پا به میدان نهاده در برابر آن فرمان بیدادگرانه بایستیم.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!