«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ فروردین ۳, یکشنبه

اینجا در دسترس تر و سودمندتر از کاریز پاناما و گرینلند و کاناداست

خدای بزرگ مرا چنین سرشته که اگر دستم به آش برسد، آن را با جایش بالا خواهم کشید.

به همین سادگی گرهِ چالش های مان با این الف بچه را گشودیم؛۱ ما برجسته ترین ابزار اختسادی آن سرزمین را در دست می گیریم و پای سست و ناپایدار خود در آنجا را پابرجا و استوار خواهیم کرد؛ این سرزمین جنگ زده در دسترس تر از کانادا و گرینلند و کاریزِ پاناماست و از دیدگاه جغرافیایی ـ سیاسی، آنگونه که ویژه کاران بلندپایه مان در نیروهای رزمی می گویند، برای آماج های دور و نزدیک سیاسی ـ جنگی جایی بس سزاوارتر از گرینلند است؛ پای مان که بیش تر به اوکراین باز شد، چیرگی کنونی مان را ژرفای بیش تری بخشیده و نه تنها بهره برداری از «آخشیج های کمیاب خاکی» و دیگر خاستگاه های گرانبهای زیر زمینی شان را بدست گرفته و تا آنجا که تیغ  مان بِبُرَّد از آنِ خود خواهیم نمود که «خرس روسی» نیز آنچنان در تیررس مان خواهد بود که بگاه بایسته، گرچه بسته به گزینه («سناریو») ای که دنبال خواهیم نمود، هر آن که بخواهیم  گلوی این جانور زورمند را گرفته و خفه اش کنیم. ما در آنجا همسایه ی دیوار بدیوار هر دو «تبار نادانِ اسلاوِ» خواهیم بود که بخون یکدیگر تشنه اند؛ تخم کینی که خودمان در همکاری نزدیک با برادران شیر به شیر انگلیسی میان شان کاشتیم.۲ در بازه ای از زمان، این بهترین بخت برای بازی کردنِ نخشِ «کدخدای نیکوکار حامعه جهانی» برای هر دو سوی کارزار و همچنین در چنگ گرفتن هر چه بیش تر سیاست و اختساد همپیمان های مان در اروپای باختری است که چنانچه از کنار برخی سیاه بازی های هر از گاهی در همدستی با یکدیگر برای شیره مالیدنِ سرِ خرس روسی بگذریم،۳ هر از گاهی نافرمانی هایی ناخوشایند از خود نشان می دهند که ناچاریم سر جای شان نشانده تا کون خود را بیهوده با شاخ گاومیش آشنا نکنند؛ ولی همه ی این ها با همه ی همپوشانی های آن به نوبه ی خود که بگمانم از دوره ی مِهتَری من فراتر رفته و نیازمند شکیبایی است که من از آن برخوردار نیستم. خدای بزرگ مرا چنین سرشته که اگر دستم به آش برسد، آن را با جایش بالا خواهم کشید. تا آن هنگام نیز برای «مستر مافیوز روسی» نیرنگبازتر از خودمان که در کلیسای اُرتُدُکس شان برایم نیایش کرده،۴ نخشی چون «تزار» که تبار اُسلاوها تا زمانی که دَمی برمی آورند، شایسته ی بیش از آن نبوده و به آن سخت نیازمندند، بدیده گرفته ایم تا خرسند و شنگول شود: «تزار ولادیمیر ولاویمیرهویج پوتین یکم»!

برای خودم هم پس از پایان گرفتن این همه، دستور ساخت تندیسی بسیار بزرگ مانند آن تندیس کنده کاری شده ی «بودا» در افغانستان که گروه های تروریست دست پرورده ی خودمان آن را با توپ ترکاندند، در دیواره ی یکی از کوه ها ساخته و زیر آن بتراشند:
مردی خواهان همزیستی آشتی آمیز با همه ی گردن کُلُفت ها و خرپول های جهان که برای شکوه «ایالات متحد»، خواهر مادر توده های مردم در چهار گوشه ی جهان را گایید تا آمریکایی ها در آن ها شلنگ تخته بیندازند و از آن ها چون مردمی نادان و سزاوار زیرِ گل رفتن یاد کنند.

از اینکه بگذریم، چنانچه به خواست خدا همه چیز درست پیش برود، ما می مانیم و چینی ها که به آن در اینجا بیش تر نمی پردازم. این الف بچه ی نسناس هم که دیگر موی دماغی بیش نیست را ناگزیریم از دایره ی بازی بیرون برانیم و چنانچه سرسختی نشان داد، سرش را زیر آب کنیم.

از اندیشه و زبان لات بی همه چیز «یانکی»:  ب. الف. بزرگمهر   سوم فروردین ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ وزیر انرژی «یانکی» ها: «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها!] هیچگونه دشواری برای بر دوش گرفتنِ بکارگیری نیروگاه های هسته ای اوکراین ندارد. «کریس رایت» چنین داوید که «ایالات متحد» از ویژه کاری بایسته برای بکارگیری ساختارهای ساخت شوروی برخوردار است. وی به آگاهی رساند که چنانچه «دونالد تامپ» دستور چنین کاری را بدهد، ویژه کاران هسته‌ای «ایالات متحد» از ویژه کاری بایسته برای بهره‌برداری از ساختارهای هسته‌ای اوکراین برخوردارند.

بر پایه گزارش‌های هنجارین (رسمی) «ایالات متحد»، گزینه ی بر دوش گرفتن فرآوری انرژی اوکراین از آن میان، نیروگاه‌های هسته‌ای این کشور از سوی «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها!]، در جریان گفتگوی تلفنی «ترامپ» با «ولادیمیر زلنسکی»، رهبر اوکراین، در روز چهارشنبه نمود یافت.

وختی از «فاکس نیوز» درباره ی پیامدهای چنین زمینه سازی ای پرسیده شد، «رایت» گفت که اگر دولت ترامپ آن را گامی بایسته برای همزیستی آشتی جویانه در درگیری میان اوکراین و روسیه بداند، شدنی خواهد بود. او افزود: «اگر برای رسیدن به این آماج، راه اندازی نیروگاه های هسته ای در اوکراین از سوی ایالات متحده سودمند باشد، دشواری در کار نیست؛ ما می توانیم این کار را انجام دهیم.»

دولت ترامپ پیشنهاد کرده است که خداوندی نهفته (مالکیت بالقوه) «ایالات متحد» بر بخش انرژی اوکراین «می تواند بهترین پاسداری» برای زیرساخت ها باشد.

برگردان گزیده گزارشی به یاری «گوگل»، برگرفته از «آرتی»  به تاریخ یکم فروردین ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ «... تا می توانی روس ها و سایر ꞌاسلاوꞌ های ꞌاُرتُدوکسꞌ درگیر در جنگ را بکُش و از جای پای مان در آنجا هر اندازه هم کوچک شده باشد، خوب پاسداری کن. ما ترسایانِ خداترسِ برگزیده از سوی خدای توانا نیز پشت و پناه تو و گروهت بوده و هستیم و همه ی کوشش خود را بکار خواهیم بست تا پای برادران دینی ꞌکاتولیکꞌ و ꞌپروتستانꞌ و حتا اسلامگرایان درون و پیرامونِ آن سرزمین های نفرین شده را به این جنگ سپندینه بکشانیم.»

برگرفته از یادداشتِ «گریه نکن پسرم. خدا بزرگ است و راه دَررو را برای بندگانِ ناپایدار خود باز نگه می دارد»  ب. الف. بزرگمهر  ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2024/04/blog-post_8.html

۳ ـ از آن میان، بنگرید به یادداشت زیر:
«دور تازه ای از بازی فریب و نیرنگ برای پستن دست و پای خرس روسی»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ اسپند ماه ۱۴۰۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2025/03/blog-post_97.html

۴ ـ «پوتین» برای «ترامپ» نیایش نمود

«ویتکاف» [پیشکار فرستاده شده از سوی لات بی همه چیز «یانکی» برای گفتگو با «مسترمافیوز روسی»] یادآور شد: پوتین به او گفت که برای ترامپ پس از اینکه وی در ماه جولای از یک ترور برنامه ریزی شده جان بدر برد، نیایش نموده است؛ مِهتَر روسیه گفت که ꞌبه کلیسایی پیرامون [خانه] خود رفته و پس از دیدار با کشیش، برای مهتر جمهور نیایش نموده است ـ نه به این شَوَند که می توانست مِهتَر جمهور «ایالات متحد» شود که به شَوَندِ پیشینه ی دوستی با وی.ꞌ«

وی افزود که رهسپاری اش به مسکو "شخصی" بوده است. مهتر جمهور پوتین یک پرتور زیبا از مهتر جمهور ترامپ که به هنرمند برجسته روسی سپارش داده بود را به من سپرد و از من خواست آن را به خانه ی مهتر جمهور ترامپ ببرم که من به خانه اش بردم و به او [لات بی همه چیز «یانکی»] دادم. [چه خوب که آویختن آن به دیوار را به من نسپرد!].  

گزیده ای برگرفته از گزارشی کودکانه به یاری «گوگل»، برگرفته از «آرتی»  به تاریخ دوم فروردین ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!