پرستارانی آدم تر از هر آدمی!
دورِ کاری (شیفت) های ۳۶ ساعته و بدون آسایش، هوده ی دریافتی ناچیز و فشار روانی بر پرستارانی آدم تر از هر آدمی که چون سایر جانوران دوپا تنها دو دست دارند؛ دو دستی که برای رسیدگی به همه ی بیماران بسنده نیست:
«ما همه با عشق و چهرههای جوان بشاش آمده بودیم که نجات دهنده باشیم؛ دستان خدا شویم بر زمین؛ اما اکنون خود دنبال راه نجاتی از این توفان سهمگین هستیم که جوانی و جان ما را بلعیده است؛ ما بیپناهیم و خسته ...»
بخشی از نوشته ی پزشک نرگس محمدپور که تنها چند روز دیگر تا دریافت گواهی دانش آموختگی اش مانده بود
برگرفته از «تلگرام» ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی نویسی درخورِ دو بند نخستین و واپسین از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر